آسیبشناسی جلسات شعر در مشهد
برای اینکه بگوییم یک نفر راننده حرفهای شده است، علاوه بر اینکه آن طرف گواهینامه را گرفته، باید سالها با ماشین در شهر رانندگی کرده باشد، برای اینکه بگوییم کسی پزشک حاذقی ست، علاوه بر مدرک دکتری، باید ایشان مدتها به کار درمان بیماران پرداخته باشد تا بتواند مهارت در این کار به دست بیاورد، اگر این مثال ها را تا ابد هم ادامه بدهم به این نتیجه میرسیم که پشت همه تئوریها باید تمرین و عمل هم باشد. در هنر هم به همین شکل است، هر چند هنر مدرک خاصی ندارد اما به هر حال باید برای حاذق شدن تمریناتی کرد و ریاضتهایی کشید.
از آنجایی که علم به هنر و آگاهی به آن معمولاً بین افراد زیادی در جامعه به شکل جدی وجود ندارد کسانی که میخواهند در هنر پیشرفت کنند باید به یک متخصص هنر مراجعه کنند. حالا تصور کنید کسی هنر شعر را دوست دارد و بخواهد در این راه تمرین کند. در هنر وجود یک استاد، یا یک نفر که هنرمند را برای تمرین کردن راهنمایی کند الزامی است و بر خلاف موارد دیگری که ذکر کردیم، مثلا هنری مثل شعر مدرک نهایی ندارد که بعد از مدتی که شخص مدرکش را گرفت با تجربهی که اندوخته به یک شاعر حاذق تبدیل شود؛ پس باید در تمام مدت شاعری خود به منتقد ها و متخصصان رجوع کند تا بتواند هر چه بیشتر پیشرفت کند.
یکی از راههای پیشرفت در شعر شرکت در جلسات شعر و نقد است. این جلسات نقش اساسی را در پیشرفت یک شاعر ایفا میکنند. سوال اینجاست که در مشهد ما چند جلسه خوب وجود دارد و این جلسات خوب چه معیارهایی داردند؟ اگر جلسه خوبی وجود ندارد دلیل چیست؟ و اگر احیانا جلسهای هست چطور میتوانیم بگوییم این جلسه خوب است یا نه؟ آیا معیاری برای قضاوت در مورد جلسات وجود دارد؟ تمام این سوالات وقتی پاسخ داده میشود که ما کمی در مورد وضعیت شعر و شاعران در مشهد بدانیم.
هنرهای کلامی در خراسان پیشینهی دور و درازی دارند، از آنجا که منشا زبان دری خراسان بوده و این زبان مدتی اکثر نقاط کشور را فرا گرفته بود، خیلی از شاعران بلند آوازه تاریخ ادبیات فارسی خراسانی بودهاند، زیرا به زبان مادری خودشان تسلط زیادی داشتهاند و توانستهاند این زبان مادری یعنی دری را به خوبی در اشعار استفاده کنند. شاعرانی از قبیل رودکی، فردوسی، انوری، عطارف خیام، مولانا و… این اواخر ادیب نیشابوری، ملک الشعرا بهار و اخوان ثالث. امروز هیچ کس در کشور شک ندارد که خراسان از دیرباز قطب شعر و ادب بوده؛ در میان شهرهای خراسان این اواخر مشهد پیشرفت بیشتری در شعر و ادبیات داشته و دلایل مفصلی دارد که در این نوشتار نمیگنجد. همینقدر که بدانیم مشهد قطب ادبی کشور است و شاعران و منتقدان خوبی دارد کافیست حالا کمی در مورد ادبیات مشهد میدانیم و آمادهایم تا در مورد جلسات یا مهد و گهواره پرورش شعرا صحبت کنیم.
از قدیم الایام جلساتی در مشهد برگزار میشده، بعضی از این جلسات قدمت بسیار زیادی داشته و دارند، یادم میآید چند سال پیش جلسهای در ارشاد برگزار میشد که قدمت جلسه اری مجری آن جلسه به 50 سال میرسید! و خیلی جلسات دیگر که قدمت زیادی داشتند، هم اکنون هم جلسهای در حرم برگزار میشود که قدمت آن به بیش از 30 سال میرسد. پس سنت جلسهداری در مشهد سنت دیرینهای ست. هرچند معمولا این جلسات با قدمت، معمولا طیف فکری خاصی میپذیرد و همه شاعران با آن ارتباط برقرار نمیکنند. شاید به روز نشدن متولیان این جلسات یکی از دلایلی باشد که خیلی از شاعران در این جلسات شرکت نمیکنند.
به هر صورت تا چند سال پیش جلسات زیادی در مشهد برگزار می شد که بیشتر آنها عمومی و احیانا دولتی بود و معدودی جلسات خصوصی بودند. اگر بخواهیم آسیب شناسی در مورد خصوصی بودن و عمومی بودن جلسات بکنیم، باید بگوییم که درب جلسات عمومی معمولا به روی همه باز است و از آنجایی که مکانهای این جلسات مکانهای عمومی هستند همه میتوانند در آنها شرکت کنند. همچنین ساعات این جلسات ساعتهایی هستند که برای رفت و آمد شاعران مشکلی به وجود نمیآورد و مثلا در زمستان که هوا زودتر تاریک میشود این جلسات هم زودتر تعطیل میشوند و رفت و آمد برای دوستان به خصوص خانمهای شاعر راحتتر میشود.
نکته دیگر این است که جلسات عمومی معمولا در مرکز شهر و در جاهایی برگزار میشود که اغلب دوستان از هر نقطه شهر بتوانند در این جلسات شرکت کنند و مشکل رفت و آمد و دوری مسیر نداشته باشند. اما برعکس جلسات خصوصی که معمولا در اماکن خصوصی برگزار میشود مشکلاتی به همراه دارد. اول اینکه درب این جلسات به روی همه باز نیست و مجری و یا صاحب این جلسات میتواند با سلیقه خودش شاعران جلسه را گزینش کند، مثلا شاعرانی که به سلیقه شعری و ادبی او نزدیکترند را بپذیرد و دیگران را نه و به شکلی باند و باند بازی را رواج بدهد و از آنجایی که ارگانی نیست که بر این جلسات نظارت کند مجری هیچ محدودیتی در اعمال سلیقه ندارد.
ساعات این جلسات معمولا با هماهنگی افراد داخل جلسه تنظیم میشود و ممکن است ساعتی نباشد که شاعران دیگری بتوانند این ساعت را بپذیرند. خانمها معمولا در جلسات خصوصی که غالبا در منازل برگزار می شود شرکت نمیکنند. مکانیت این جلسات ممکن است هر جایی از شهر باشد و برای یک عده رفت و آمد به این جلسات بسیار دشوار و با توجه به بزرگ بودن شهر مشهد گاهی ناممکن باشد. با این تفاسیر به نظر میرسد وجود جلسات عمومی برای مشهد الزامی است که بتواند شاعران زیادی را با سلیقهها و نظرات مختلف کنار هم جمع کند.
مهدی آخرتی