کوتاهی نکنید! متجاوزان جنسی را به کودکان خود بشناسانید
وقتی سه سال پیش خبر تجاوز جنسی ناظم یک مدرسه پسرانه به چند دانش آموز گوش به گوش، دهان به دهان چرخید و بالاخره رسانهای شد، مو را به تن خیلی از پدر و مادرها سیخ کرد، اما این اتفاق تلخ با وجود هشدارهای مکرر بسیاری از کارشناسان مبنی بر آگاهی بخشی جنسی به کودکان مثل اغلب اتفاقات ناگواری که در کشور می افتد و بعد فراموش میشود، به بوته فراموشی سپرده شد تا سال ۹۵ که خبر تجاوز پسر ۱۷ ساله به ستایش شش ساله ساکن ورامین در صدر اخبار قرار گرفت.
پس از گذشت ماهها از تجاوز به ستایش و درست در زمانی که هنوز بحث تربیت جنسی کودکان در میان مردم و کارشناسان داغ بود، این بار کیانای هفت ساله نیشابوری قربانی هوسرانی مردی جوان شد. دامنه این اتفاقات تلخ همچنان ادامه پیدا کرد تا در ۲۶ خرداد امسال، مغازه داری با تجاوز جنسی به آتنای هفت ساله پارس آبادی، چراغ زندگی او را خاموش کرد. همه اینها «یعنی یک اشکالی هست». یک جای کار اساسی میلنگد که بچهها به دام غریبهها می افتند.
با این که طبق اعلام برخی منابع غیر رسمی، یک بار مقامات پلیس اعلام کرده بودند از ۹۰۰ پرونده ثبت شده تجاوز در سال ۹۰، ۶۰ درصد تجاوز به پسر بچهها است، اما غیر از این امار، تقریباً هیچ آمار مشخص و قابل استنادی در زمینه آمار تجاوز به کودکان دختر و پسر در ایران وجود ندارد، زیرا صحبت کردن و آمار دادن در مورد تجاوز جنسی تابوی بزرگی شده است که به اعتقاد برخی هرگز نباید شکسته شود و به همین دلیل نمیتوان عدد و رقم مستندی از میزان تجاوز به کودکان به دست آورد.
البته تجاوز به کودکان در سایر کشورها هم رواج دارد. طبق اعلام یک سازمان مدنی آمریکایی در هر هشت دقیقه یک کودک در این کشور قربانی تجاوز میشود و در انگلیس نیز تنها در سال ۲۰۱۰، بیش از ۲۳ هزار کودک، قربانی تجاوز جنسی شدهاند، اما در این کشورها آگاهی بخشی جنسی به کودکان، بسیار بالاست، وگرنه آمار تجاوز به کودکان بسیار بالاتر از این ارقام بود.
ضرورت افزایش مجازات متجاوزان جنسی
هرچند در قانون ایران برای متجاوز جنسی مجازات اعدام در نظر گرفته شده است، اما برای ناظم متجاوز مدرسه تنها صد ضربه شلاق، دو سال تبعید و دو سال محرومیت از فعالیت آموزشی تعیین شد که چندان بازدارنده نبود. این در حالی است که برخی کشورهای اروپایی مثل آلمان برای این که هوس انجام چنین خطاهایی به سر برخی شهروندانش نزند، نسخه متجاوزان جنسی را به صورت عقیم کردن با استفاده از دارو پیچیده و در سوئد نیز قانون مشابهی به تصویب رسیده است.
اسپانیا هم برای نقره داغ کردن بیماران جنسی، نه تنها مجازات کودک آزاری و سو استفاده جنسی از کودکان و نوجوانان را افزایش داد، بلکه قرار شد متجاوز، ۲۰ سال پس از آزادی از زندان همچنان تحت نظر باشد تا نتواند به استخدام سازمانی درآید که کودک یا نوجوانی در آن جا حضور دارد.
کودکان به تربیت جنسی نیاز دارند
پس از قتل ستایش بسیاری از کارشناسان اعتقاد داشتند کودکان باید آموزشهای مقابله با سوء استفاده جنسی را فراگیرند، غلامحسین محسنی اژهای در مقام سخنگوی دستگاه قضا به نوعی در تأیید حرف آنها گفت: همه برای پیشگیری از چنین جرمی وظیفه داریم. رسانه یک جور، دولت یک جور، نیروی انتظامی یک جور و قوه قضاییه هم یک جور. باید اقداماتی داشته باشیم که هیچ جرم وخشونتی علیه افراد و به ویژه کودکان که نمیتوانند از خود دفاع کنند واقع نشود و مورد حمایت بیشتری باشند.
رئیس سازمان بهزیستی کشور هم مثل بسیاری از مسئولان در خصوص لزوم تربیت جنسی کودکان واکنش نشان داده و گفته است: هر چه آگاهسازی در زمینه خودمراقبتی را به خصوص درسنین اولیه کودکی افزایش دهیم، کمتر شاهد بروز چنین حوادث تلخی درکشور خواهیم بود. منبع اطلاعاتی جنسی و فرد مورد اعتماد نوجوانان باید والدینشان باشند، اما متاسفانه برخی والدین فاقد مهارتهای ارتباط گرفتن با کودکان در زمینه مسائل جنسی هستند. در حالی که تربیت جنسی هم مثل بقیه ابعاد تربیتی فرزندان موضوعی است که نباید از آن غافل شد.
دل و جرات «نه گفتن» را به کودکان بیاموزید
همزمان با اظهارات سخنگوی دستگاه قضا و رئیس سازمان بهزیستی کشور، عدهای در برابر دادن این آگاهی به کودکان، مخالفت هستند و معتقدند طرح مباحث این چنینی چشم و گوش بچهها را باز میکند، اما لیلا بهنام، روان درمانگر تحلیلی در گفتگو با سلامت آنلاین با این نوع دیدگاه مخالف است و تاکید میکند میتوان این آموزشها را به گونهای از سنین زیر دبستان آغاز کرد که حس کنجکاوی جنسی در کودکان تحریک نشود.
اولین نکتهای که بهنام روی آن تاکید دارد، آموزش تشخیص «حسهای خوب و بد» به کودک است. به گفته او اگر کودک به خوبی در خانواده تربیت شود، رشد کند و اعتماد به نفس کافی داشته باشد، جرات این را هم خواهد داشت تا اگر مردی یا هر فرد دیگری قصد سو استفاده جنسی و لمس بدن او را داشت، اعتراض کند و بدون هیچ ترسی موضوع را به والدینش اطلاع دهد.
او میگوید: والدین باید به کودکان خود بگویند که بدنش خصوصی است و به جز دکتر آن هم با اجازه پدر و مادر، هیچ کس حق ندارد بدن و قسمتهای خصوصیاش را ببیند یا لمس کند.
بحث مهم دیگری که بهنام روی آن دست میگذارد و به اعتقاد او تا حد زیادی باعث شده بچهها هدف تجاوز جنسی قرار بگیرند، اعتمادی بود که والدین آنها به متجاوزان قاتل به عنوان همسایههای خود داشتند. به گفته او اگر پدر و مادر بچهها، مفهوم «غریبه بودن» مردان و پسران را به فرزندان خردسال خود آموزش داده بودند که هیچ مرد و پسری جز با حضور پدر و مادر حق ندارد به آنها نزدیک شود، این اتفاقات تلخ نمیافتاد، اما اعتماد بیش از حد باعث شد تا بچهها قربانی شوند.
به گفته بهنام، معلمان هم یک پای دیگر آگاهی بخشی جنسی به کودکان هستند و این شرط را هم میگذارد که آموزشهای آنان زمانی میتواند مؤثر باشد که کودک به درستی در خانواده تربیت شده باشد و ترسو و بدون اعتماد به نفس بار نیامده باشد. او تصریح میکند: کودک ترسویی که اعتماد به نفس کافی ندارد و نمیتواند به دیگران نه بگوید، چطور میتوان از معلم انتظار داشت تا به کودک آموزش دهد در برابر فرد متجاوز از خود واکنش مناسب نشان دهد؟
این روان درمانگر نقدی هم به اغلب برنامههای تلویزیونی وارد میکند و میگوید: به جای آوردن سخنران به تلویزیون و بحث کردن در مورد موضوعات بیهوده، بهتر است رسانه ملی یک روز در هفته را به مدت چند ساعت به روانشناسان اختصاص دهد تا در مورد آگاهی بخشی جنسی به والدین صحبت کنند.
رفیق و سنگ صبور غم باشید
جدای از این که باید به کودکان آگاهیهای لازم را داد، در مواردی که کودکی هدف تجاوز جنسی قرار میگیرد، این سؤال مطرح میشود که والدین چطور باید با او که زخم عمیقی به جسم و روح خود دارد، برخورد کنند و آیا اصلاً این زخمها بهبود پیدا میکنند؟ اینها سوالاتی هستند که بهنام به آن پاسخ میدهد: والدین بیشترین نقش را در این زمینه دارند. باید با او همدردی کنند و به تمام حرفهای کودک خود بدون هیچ قضاوت و یا پرسیدن سؤال اضافهای گوش دهند. باید به او اطمینان دهند که هر اتفاقی بیفتد در کنار او هستند و دوستش دارند. در گام بعدی باید به روانشناس مراجعه کنند تا کودک تحت درمان قرار گیرد. با توجه به این که ساختار سنی کودکان استحکام پیدا نکرده است، پس از مدتی موضوع را فراموش خواهند کرد.
نباید منتظر بمانیم تا واقعه تلخ دیگری مثل قتل آتنا رخ دهد و پس از آن دنبال راه چاره باشیم. باید آموزشهای جنسی مبتنی بر فرهنگ کشور را به کودکانمان بدهیم تا با هوش و حواس جمعتری در جامعه حضور پیدا کنند. در غیر این صورت عواقب متعددی مثل افزایش آمار تجاوز، افزایش خودکشی، انواع بیماریهای روانی، شیوع عفونتهایی مثل اچ، آی وی و افزایش رفتارهای پرخطر درانتظار جامعه خواهد بود.
منبع: سلامت آنلاین