اصلاحطلبان دنبال مطالبات مردم هستند
رئیسجمهور اخیرا با جامعه روحانیت مبارز دیدار داشت که از این دیدار برداشتهایی صورت گرفته است. برخی معتقدند که روحانی به خاستگاه سیاسی خود بازگشته است و دیدار با تشکل روحانی اصولگرایان مبین این ادعاست که روحانی در دولت دوم خود به سمت اصولگرایان چرخیده است. برخی معتقدند دولت دوم روحانی مثل دولت دوم مرحوم آیتا… هاشمی است و بیشتر مورد قبول اصولگرایان میباشد و اصلاحطلبان سهم کمتری در آن دارند. از سوی دیگر روحانی وعده استفاده از جوانان، زنان و اقلیتها را داده بود که برخلاف وعدههای داده شده، نه خبری از حضور زنان در دولت شد، نه خبری از حضور اقلیتها، و روحانی جوانان را هم با یک وزیر قانع کرد. برای بررسی ارتباط میان اصلاحطلبان و دولت و حواشی آن، حسین کاشفی، فعال سیاسی اصلاحطلب، با «آرمان» گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید.
رئیسجمهور چندی پیش با جامعه روحانیت مبارز دیدار کرد که برخی از آن به عنوان بازگشت روحانی به خاستگاه اصولگرایی خود یاد کردند. آیا رئیسجمهور به سمت اصولگرایان چرخیده و از اصلاحطلبان فاصله گرفته است؟
برخی مطرح میکنند که شکافی میان دولت و اصلاحطلبان بهوجود آمده، اما چنین چیزی صحت ندارد. البته این به معنی عدم اختلاف نظر میان دولت و اصلاحطلبان نیست، چون ممکن است در درون یک حزب اختلاف نظر وجود داشته باشد. به نظر من آقای دکتر روحانی بر اساس دیدگاهها و برخی اصولی که دارد مطالبی را عنوان کرده است. روحانی نشان داده در 4سال اول در ارتباط با سیاست خارجی، داخلی و فرهنگی رویکرد اعتدالی داشته و بر این اساس اصلاحطلبان از سال 92 از او حمایت کردند. این مهم نیست که رئیسجمهور قبلا با چه طیف سیاسی قرابت و نزدیکی بیشتری داشته، بلکه مبنا این است که او چه موضعی دارد و از چه مواضعی دفاع میکند. زمانی که روحانی در سیاست خارجی بحث تعامل با جهان و در سیاست داخلی بحث حقوق شهروندی، تحزب و تشکلهای مدنی را مطرح میکند یعنی دغدغههایی از جنس اصلاحطلبان دارد، پس حمایت اصلاحطلبان در سال 92 و 96 از او کاملا بدیهی است. البته انتظار ما نیز از آقای روحانی همین است که رئیسجمهور همه باشد و همه احزاب و گروههای سیاسی بتوانند با رئیسجمهور ارتباط برقرار کنند و نظرات، دیدگاهها و نقدهای خود را مطرح کنند. از این جهت از دیدار آقای روحانی با جامعه روحانیت مبارز چنین استنباطی نمیشود که رئیسجمهور با یک دیدار مواضع و دیدگاههایش تغییر کند. از سوی دیگر آقای روحانی شخصیتی نیست که به تازگی وارد عرصه سیاسی ایران شده باشد. روحانی با توجه به سابقه، پیشینه، تجربه و دانشی که دارد به اینجا رسیده که این نظرات، مواضع و برنامهها به صلاح کشور است. از طرف دیگر اصلاحطلبان در هیچ زمانی برای آقای روحانی شروطی را تعیین نکردند، چون برای آنها بحث منافع ملی مطرح بوده و اکنون منافع ملی با دیدگاههای آقای روحانی بهتر برآورده میشود. منافع ملی و وحدت و انسجام ملی و همزمان توجه به حقوق مردم در گرو همکاری و کمک به دولت و حمایت از دیدگاهها و سیاستهای رئیسجمهور است. البته طبیعتا انتظار مردم و بهخصوص اصلاحطلبان این خواهد بود که در عین حمایت، دولت نیز به آنچه وعده داده عمل کند. گرچه باید شرایط و محدودیتهای رئیسجمهور را نیز در نظر بگیریم. اصلاحطلبان همانطور که از دولت حمایت میکنند در پی مطالبات مردم هستند و در این راستا لزوما نقدهایی نیز به دولت وارد میکنند. باید همه به دولت کمک کنند چون با کمک و همافزایی است که میتوان به رفع مسائل و مشکلات موجود امیدوار بود و میتوان در راه توسعه و پیشرفت قدمهای مناسب و موثری برداشت.
دولت با چه محدودیتها و موانعی روبهروست و اصلاحطلبان در این راستا چه کمکی میتوانند به دولت داشته باشند؟
دولت محدودیتهایی دارد، برخی دولت را در راستای اهدافش یاری نکرده و برخی مسائل را بزرگنمایی میکنند. نوع برخورد رسانههای مهم و برخی از روزنامهها و تشکلها بهگونهای است که بارها درباره مسائل مختلف جانب انصاف را رعایت نکردهاند و به آسانی دولت را تخطئه میکنند. مانند موضوع برجام که انواع مسائل و مشکلات را برای دولت فراهم کردند. از سوی دیگر اصلاحطلبان که دغدغه منافع ملی دارند باید طبیعتا کوشش مضاعفی در راه حمایت از دولت داشته باشند. گرچه این وظیفه همه اقشار و جریانهای سیاسی است که به کمک دولت بشتابند. اگر بخواهیم کشور را به سمت توسعه و پیشرفت حرکت دهیم این مساله دیگر اصلاحطلب، اصولگرا یا اعتدالگرا نمیشناسد، بلکه همه باید به صحنه بیایند و با تمام توان به یاری دولت بپردازند. یکی از مشکلات کشور حوزه اقتصادی است و بسیار آشکار است که در این حوزه به سرمایهگذاری خارجی احتیاج داریم. برای سرمایهگذاری خارجی نیز باید بستر و شرایطی فراهم شود تا خارجیها بتوانند در ایران سرمایهگذاری کنند.این در شرایطی است که در آمریکا شخصی به ریاست جمهوری رسیده که از تعادل روانی برخوردار نیست و به معضلی برای جهانیان تبدیل شده است. در این شرایط ما باید انسجام خود را بیش از پیش حفظ کنیم. اگر به دنبال رشد اقتصادی هستیم که بتوانیم سالی یک میلیون شغل ایجاد کنیم طبیعتا باید سرمایه خارجی جذب کنیم کهاین در گرو هماهنگی همه نهادها، سازمانها و جریانهای سیاسی است که بتوانند زمینه را برای این سرمایهگذاریها آماده کنند. البتهاین مسأله باید در حوزه سیاسی نیز به همین منوال باشد و همه با نظر دولت در مسائل هماهنگ باشند. هرچند این بدین معنی نیست که جریانات سیاسی نظری ندهند بلکه وقتی برخی طرحها و لوایح دولت به برنامه تبدیل میشود و به مرحله اجرا در میآید نباید مخالفتی صورت گیرد تا انسجام سیاسی بین نیروهای داخلی کشور در جهان دیده شود.
بسیاری معتقدند که آقای روحانی رای خود را از اصلاحطلبان گرفت اما در عملکردها بیشتر به سمت اصولگرایان چرخید و آنها را بیشتر به بازی گرفت. به نظر شما این رویکرد موجب کاهش مقبولیت و محبوبیت رئیسجمهور در جامعه و بهخصوص اصلاحطلبان نمیشود؟
شاید بدین گونه باشد. مردم انتظار دارند و روشن بود که اصلاحطلبان حامیان اصلی آقای روحانی بوده و هستند، خود رئیسجمهور نیز به این امر اذعان دارد. درست است که اصلاحطلبان اساسا شرط و شروطی برای آقای روحانی نگذاشتند، اما انتظار میرود رئیسجمهور به کسانی که بر مبنای منافع ملی بدون ادعا آمدند و حمایت کرده و میکنند توجه بیشتری داشته باشد. این مسائل بین مردم و جامعه مطرح میشود و ما امیدواریم به این مسأله توجه شود. توجه به چنین مساله مهمی جلوی ناامیدی را خواهد گرفت. اصلاحطلبان همیشه بوده و خواهند بود. از این رو باید کماکان آنها را درنظر گرفت. چینش کابینه که تمام شد اما در سایر مسئولیتها باید به نحوی از اشکال طوری عمل شود که مردم فکر نکنند رئیسجمهور آن سخنان و وعدهها را برای اخذ رای مردم و اصلاحطلبان گفته است. امید میرود به نحوی عمل شود که اگر نقیصهای هم وجود داشته برطرف شود.
عملکرد دولت آقای روحانی موفق یا ناموفق به نام اصلاحطلبان نیز نوشته خواهد شد. به نظر شما اصلاحطلبان باید چگونه عمل کنند تا برای انتخابات پیش رو همچنان اقبال عمومی مردم را داشته باشند؟
طبیعی است که اصلاحطلبان باید ارتباطات خود را با دولت در قالب پیشنهاد و انتقاد سازنده داشته باشند. زمانی هست که اصلاحطلبان مسئولیتی دارند اما از آن درست استفاده نمیکنند، ولی اکنون که خود آقای دکتر روحانی میگوید من اصلاحطلب نیستم باید به گونهای عمل شود که اصلاحطلبان زیان کمتری از عملکرد دولت ببینند. باید بدین مسأله و مطالبات مردم توجه شود و چون اصلاحطلبان نیز باید به مردم پاسخگو باشند بایستی دائما فضا را رصد کنند، پیشنهاد بدهند و در جاهایی نیز نقد کنند تا دولت بتواند عملکرد مطلوبی از خو به جا بگذارد، چون این امر حتما به صلاح خود دولت و مردم است.
گفتگویی از حمید شجاعی