اداره ارشاد بسترساز باشد، نه متولی
انتشار گزارشی از جلسه داستان «هشت اقلیم» در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مشهد و اظهار نظرهای رئیس اداره ارشاد و دبیر برگزاری این جلسه واکنشهای یکی از نویسندگان مشهدی را به همراه داشت. سروش مظفر مقدم، نویسند، منتقد و روزنامهنگار مشهدی و سردبیر ماهنامه تخصصی تئاتر و سینما «بارثاوا» خواست تا در پاسخ به اظهار نظرهای مطرح شده، نظر خودش را در رابطه با برگزاری جلسات نقد و بررسی داستان در اداره ارشاد مشهد با روزنامه «صبح امروز» در میان بگذارد. آنچه میخوانید گفتوگویی است که در آن برخی آسیبهای مطرح شده در حوزه داستان و داستان نویسی خراسان و به ویژه مشهد مطرح شده است.
- جلسات شعر و داستان در مشهد چه پیشینهای در دو دهه گذشته دارد و امروز این جلسات در چه وضعیتی هستند؟
تا جایی که به یاد داریم در همین مشهد از سال 76 تقریبا هر روز هفته جلسه داشتیم اما برونداد آنها خیلی ماندگار نبود. اینکه ارشاد جلسهای راهاندازی کرده است به نظر خوب میآید اما در وهله اول صحبت من این است که اهالی هنر و ادبیات و نویسندگان اعتمادی به اداره ارشاد ندارند. بخشی از این بیاعتمادی بر میگردد به زمانی که خواستند شورای شعر و داستان را راهاندازی کنند که این شورا توسط خود ارشاد به دلیل سوء مدیریت تعطیل شد. در مورد قصه هم همین ماجرا اتفاق افتاد. کارهای روبنایی انجام شد و ادامه نداشت. بعدا که من با رئیس اداره ارشاد صحبت کردم گفتند میخواهیم اتاق فکر درست کنیم و من مخالفت کردم و گفتم اتاق فکر آنچه لازم داریم نیست. باید هیأت امنا و شورایی از نویسندگان پیشکسوت و فعال تشکیل دهید و از آنها خواهش کنید اساسنامهای ارائه دهند و به آنها اختیار تصمیمگیری بدهید.
متأسفانه تا الان ما از ارشاد مشهد و استان چیزی ندیدیم. در همین 2017 مشهد سال مهمی را گذراند که از سوی آیسسکو پایتخت فرهنگی جهان اسلام شناخته میشد. شما ببینید چه اتفاقی در این سال افتاده است. چند نفر از مردم توی کوچه و خیابان میدانند که 2017 چه بود؟ کارهایی تبلیغاتی دیدیم. لوگویی از مشهد 2017 در قالب پرچم ساخته شد و به جاهای مختلف فرستادند.
بنابراین اداره ارشاد در بین هنرمندان محبوب نیست چون کاری نکرده است. ما احترامی که باید از سوی ارشاد ندیدیم و حتی شاهد بودیم که رئیس اداره ارشاد مشهد میگوید نمایشنامههای ما فاقد محتوا است و این را کسی میگوید که در این حوزه تخصصی ندارد. کسی در این حوزه میتواند چنین اعلام نظر کند که پیشکسوت این حوزه باشد نه اینکه یک شخصیت اداری در مورد هنر یک شهر چنین اظهار نظر کند.
حالا که جریان اصلاحات توانسته اعتماد مردم را جلب کند و با وعده تغییرات کمی و کیفی آمده میبینیم که همه به حرکت افتادهاند. امروز متولیان ارشاد هم سعی میکنند در این جریان باشند و انگار مسابقهای شده که هر کس خودش را در این عرصه بیشتر نشان دهد برنده است. اما این مقبول نیست؛ مگر همین دوستان ما ده سال پیش در اداره ارشاد نبودند. چطور شده که امروز به فکر افتادهاند؟
- آیا امروز کانونی برای جمع شدن نویسندگان دور هم داریم یا نه؛ چقدر اداره ارشاد خودش را موظف به تشکیل چنین کانونی کرده است؟
نکته مهمی است. اهالی ادبیات و شعر و داستان نیاز به پاتوقی دارند که دور هم جمع شوند و بحث ما همین است که هر کسی نگاهی به جهان دارد اما جدا از رویکردها و ایدئولوژیها از نظر صنفی احتیاج داریم نویسندگان در جایی جمع شوند. اول برای اینکه حقوق صنفی خودشان را پیگیری کنند و از طرف دیگر همدیگر را ببینند و علاقهمندانشان را بشناسند. اداره ارشاد در این زمینه هیچ قدمی برنداشته است. امروز باید با کمک نهادهایی چون ارشاد، شهرداری و میراث فرهنگی و با مشارکت هنرمندان چنین کانونی تشکیل شود. از یک سو همه چیز نباید روی دوش دولتیها باشد. خود داستان نویسها هم باید به فکر ایجاد این انجمن صنفی باشند و پیگیری کنند تا آن را ثبت کنند.
- اشاره کردید که ارشاد از بقیه عقب افتاده است. امروز شاهد جلسات شعر و داستان و نقد کتاب در گوشه و کنار مشهد هستیم. فکر میکنید ارشاد در این جریان کجا قرار دارد؟
امروز آستان قدس رضوی با وجود اینکه وظیفهای در این حوزه ندارد پا در میدان گذاشته و جلسات «حلقه شمس» در حال حاضر توسط این نهاد برگزار میشود. حوزه هنری هم با امکانات محدودی که داشته از سالها پیش در این زمینه فعال بوده و امروز استقبال جامعه هنری از فعالیتهای حوزه هنری به مراتب بیشتر از اداره ارشاد است. به نظر من ابتکار عمل ارشاد در ضورتی که اساسی نباشد، که به نظر نمیرسد، ماندگاری ندارد و کسی هم نمیآید. بگذارید مثال بزنم. من را چند هفته قبل به یکی از این جلسات در اداره ارشاد دعوت کردند. من رفتم و دیدم شش یا هفت نفر نشستهاند. هم متأثر شدم و هم متعجب؛ و اتفاقا صحبت کردم و گفتم متأسفم که میبینم سالن آمفیتئاتر اداره ارشاد زمانی جا برای نشستن نداشت و امروز یک محفل کوچک و کم رمق ساختهاند. همه اینها به این دلیل است که اداره ارشاد اعتماد هنرمندان و نویسندگان را جلب نکرده است.
- جلسه «هشت اقلیم» به تازگی در مشهد بازگشایی شده است، شما این جلسه را چطور میبینید؟
آنچه من دیدم صرفا یک کار تکراری است. راهاندازی یک جلسه با یک کارشناس- مجری و اطلاعرسانی و ریزش و رویش مداوم روند پایداری ایجاد نخواهد کرد. راهکار واقعی برای رونق جریان نویسندگی شورایی برای شعر و داستان است که به طور مستقل فعالیت کند. از سمت دیگر چیزی به نام آموزش نویسندگی نداریم و این مقوله منسوخ شده است. از هیچ کلاس و کارگاهی نویسنده در نمیآید و کارگاههای ادبیات به شکل کلاسیک هم محل پرسش است. من در یکی از جلسات هم رفتم و تقریبا چیزی که آنجا ندیدم جوان جویای کسب مهارت ادبیات داستانی بود. در واقع سطح کمی و کیفی این جلسات آنقدر پایین بود که در خور شأن اداره ارشاد نیست.
- نظرتان در این باره را تا کنون با مسئولین اداره ارشاد در میان گذاشتهاید؟
بله، با خود آقای دبیری هم جلسهای داشتم و به عنوان کسی که نزدیک به دو دهه در حوزه ادبیات و رسانه است به ایشان هم گفتم. ما این اتفاقها را خیلی زودتر و اساسیتر از اداره ارشاد انتظار داشتیم تا اینکه حالا که فضا دگرگون شده ارشاد هم برای اینکه از دیگران عقب نماند این جلسه را راهاندازی کند. البته نفس جلسه خوب است اما باید دید میخواهد چه کار کند و اینکه آیا هنرمندان و نویسندگان به اداره ارشاد اعتماد کافی دارند یا خیر. آیا این جلسات مخاطب خاصی دارد و هدف خاصی را دنبال میکند؟
- بنا به ساختار اداره ارشاد سه کارکرد نظارتی، حمایتی و هدایتی دارد. فکر میکنید ما امروز چقدر از هر یک از این کارکردها بهرهمند شدیم.
بحث اول البته خیلی پررنگ است. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم 99 درصد نظارت دیدهایم. البته این باید تعریف شود چون نظارت حوزه گستردهای دارد. نظارت که فقط ممیزی و سنگ اندازی جلوی راه هنرمندان نیست. بروکراسیهای خستهکننده و سخت هم شامل میشود. من خودم چند جلد کتاب چاپ کردهام و چندین جلد زیر چاپ دارم. تا همین امروز به عنوان یک مولف هیچ حمایتی ندیدم. سئوال من این است که اداره ارشاد تا کنون چند جلد کتاب از مولفان خریداری کرده است. پس ما حمایتی ندیدیم. اما هدایت اداره ارشاد به نظرم بیمعناست. یک هنرمند و روشنفکر باید افکار عمومی جامعه را به سمت مطلوبی هدایت کند. اداره ارشاد که از تعدادی کارمند بروکرات تشکیل شده است چطور میخواهند نویسندگان و روشنفکران و هنرمندان را هدایت کند. بنابراین هدایت از سوی ارشاد به نظرم وجهای ندارد.
- فکر میکنید اداره ارشاد محدودیت ساختاری برای نقشآفرینی موثر دارد یا خیر؟
ارشاد امکاناتی دارد و با این حال میتواند از نهاد بالادستی مطالبه کند. اگر در ارشاد مدیریت موثری میداشتیم میتوانستیم از وزارتخانه مطالبه کنیم. بحث این است که هنرمندان باید تشخص و احترامشان حفظ میشده که متأسفانه در موارد زیادی لگدمال شده است. ارشاد با توجه به تواناییهایی که دارد چه به لحاظ سختافزاری و نرمافزاری میتوانسته دهباره و صد باره از ظرفیتهای هنری استفاده کند که این کار را به درستی انجام نداده است.
- در سالهای اخیر شاهد جریانی بودیم که شاید بشود نام آن را حرکت هنرمندان به سوی شهرداری نامید. چیزی که در هنرهای مختلف رخ داده است. خیلی جاها حتی اختلاف پیش آمده که آیا باید در این حوزه شهرداری مستقل وارد شود یا فعالیت آن باید با مجوزی از سوی اداره ارشاد باشد؟ چقدر شهرداری عرصه مناسبی برای هنرمندان فراهم کرده، چقدر هنرمندان به سمت آن رفتند و این حرکت تا چه اندازه متأثر از دلسردی از اداره ارشاد بوده است؟
بله، در دورههای گذشته شهرداری ما شاهد این جریان بودیم. شهرداری یک نهاد شهری و متولی رسیدگی به امور شهری است و معاونت فرهنگی و سازمان فرهنگی و تفریحی هم بخش مهمی از فعالیتشان به هنرمندان بر میگردد. این اتفاق در دوره شهرداری آقای نوروزی و پژمان افتاد و حرکتهای خوبی انجام شد. آن زمان هادی مظفری که دانشآموخته حقوق و داستاننویس بود ابتدا انجمن ادبیات داستانی را در پارک ملت و در مجتمع امام رضا(ع) راهاندازی کرد و با کمک شهرداری جشنواره بزرگ داستان ایرانی را راهاندازی کرد، جشنواره یلدا را راه انداخت و کتابهای نفیسی چاپ شد و تعامل هنرمندان و نویسندگان و شهرداری افزایش یافت که به نوعی بازی برد-برد بود.
در همان دوره هم ارشاد خیلی فعال نبود و هنرمندان میدیدند که حرکت موثری انجام نمیدهد. به نظرم شهرداری در این زمینه البته موثرتر وارد شد و چون سرو و کارش با مردم بیشتر است و با بدنه مردم ارتباط میگیرد موثرتر میتواند نقشآفرینی کند. در این شرایط شهرداری میتواند در این حوزه نه متولیگری که برای آن بسترسازی کند.
همین الان هم نظر اعضای شورای شهر بر همین است و آنها قصد هدایت و متولیگری ندارند و میخواهند از تواناییهای مفغول مانده و به کنج انزوا رفته هنرمندان برای رونق فضاهای شهری استفاده کنند. در این میان اداره ارشاد بازی را به نظرم باخته است. در نهایت فکر میکنم اگر مردم امروز به سمت شهرداری میروند متأثر از همان دلسردی از ارشاد است که شما به آن اشاره کردید.
- به نظر شما حرکتهای فرهنگی در این سالها توسط خود هنرمندان رقم خورده است؟
اداره ارشاد برای مدتی کسانی را به ثبت موسسات تک منظوره ترغیب کرد تا بعدا فعالیت این موسسات را از کوچک و بزرگ به نام خودش ثبت کند. این مصداق نوعی راحت کردن است. در جلساتی که برگزار شده نویسندگان تصمیمگیری نمیکنند چون ما بارها خواستیم شوراهای تخصصی ایجاد شود که در سیاستگذاری ارشاد و صرف هزینهها نظارت داشته باشند و طرحها و ایدههایی که میخواهد اجرایی کند در این شورا چکشکاری شود و آنها مخالفت کردند. چون میدانند اگر نویسنده و شاعر در چهارچوب شوارهای تخصصی آنجا بنشیند خیلی از اقدامات روبنایی آنها را تأیید نمیکند.
- در این میدان رقابت در جذب هنرمندان ارشاد باید چه کار کند؟
ارشاد باید به نقش واقعی خودش برگردد. نقش مشورتی و حمایتی و آن قسمت هدایتی را کنار بگذارد. ارشاد باید تعامل سازندهای با هنرمندان برقرار کند و حسن نیت خود را به هنرمندان اثبات کند. ابتدا باید این رابطه شکرآب شده و اعتماد از کف رفته به دست آید و سپس با کمک و همفکری کسانی که قبلا رانده شدهاند بنشیند و فکر کند که چطور میتواند نقش بسترسازانه خودش را احیا کند. ارشاد امروز قبل از هر چیزی نیاز به قلوب هنرمندان دارد و تا این ارتباط ایجاد شود ابتکار عملها به جایی نمیرسد.
- توصیه و پیشنهادی برای شورای شهر دارید؟
برای آنها آرزوی موفقیت میکنم. تنها پیشنهادی که دارم این است که روی بحثهای هویتی و فرهنگی مشهد تا میتوانند تمرکز و دقت تخصصی داشته باشند چون نمیشود به سادگی از کنارش عبور کنیم.
- حرف آخر؟
این را به تکرار گفتهام. مشهد شهر ویژهای است و موقعیتهای خاصی دارد. در بحث فرهنگ به عنوان یک عنصر اساسی که هم میتواند متضمن یک هویت جمعی باشد و هم میتواند افسردگی میان جوانان را ریشه کن کند، به اقدامات زیربنایی نیاز داریم. برای مشهد است به عنوان شهری شاداب که دارد توسعه مییابد، فرهنگ بهترین ویترین است. آنهم نه به صورت روبنایی که در و دیوارها را رنگ کنیم تا بگوییم شهر شادی داریم.
من فکر میکنم در طول این سالها صدای کسانی که فرهنگی بودند شنیده نشده است اما با شورای شهر جدید امید به رویدادهای خیلی خوبی در مشهد ایجاد شده است.
گفتگویی از نوید موسوی