1

شبیه او باش!

زوج‌ها به هر شکلی که ازدواج کرده‌اند، اکنون با کوله‌باری از لحظه‌های زندگی دوره مجردی خود باید نوع و شکل دیگری از زندگی را تجربه کنند که بسیار متفاوت تر از قبل است. تفاوت‌هایی که اگر به درستی درک نشوند می‌توانند شیرین‌ترین لحظه‌های با هم بودن را به تلخ‌ترین لحظه‌های عمرشان تبدیل کنند.

چه پسر و چه دختر، هر کدام در دوران مجردی خود تصورات خاص و ایده‌آل‌های مشخصی از همسر آینده خود دارند که گاهی این تصور و ایده‌آل دقیقا شبیه یکی از افرادی است که با آن‌ها سر و کار دارد که گاهی پدر و مادر و گاهی شخصی دیگر از اطرافیانش است.

داشتن ایده‌آل مشخص برای تصمیم‌گیری بهتر در مرحله انتخاب همسر و کنترل صحیح رابطه زناشویی نه تنها بد نیست بلکه مفید است اما این موضوع می‌تواند همچون شمشیری دو لبه عمل کرده و در صورت عمل استفاده صحیح از آن، ریشه‌های رابطه را هدف قرار دهد.

مقایسه‌های بیش از حد و نابجای همسر چه توسط مرد و چه توسط زن با شخصی دیگر می‌تواند آسیب‌هایی جدی را به همراه داشته باشد که برخی از ما ناخواسته و بدون علم بر تبعاتش به آن دست می‌زنیم.

به همین دلیل، «صبح امروز» در گفتگو با علی سعیدی، دکترای روانشناسی تربیتی، ابعاد مختلف این موضوع را مورد بررسی قرار داده است تا با دلایل و آثار آن بیشتر آشنا شویم.

 

همانندسازی در سنین کودکی و بهره‌برداری غلط در بزرگسالی

علی سعیدی به دو جنبه مثبت و منفی همانندسازی دختران و پسران در سنین کودکی و نوجوانی پرداخت و گفت: نظریه‌های روانکاوی معتقد هستند که بچه‌ها قبل از 5 سالگی همانندسازی می‌کنند و هر کدام با والد همجنس خودش همانندسازی می‌کند که نظریه معروف فروید به همین موضوع می‌پردازد، اما ما در جامعه هم می‌بینیم که اگر به عنوان مثال در خانواده‌ای پدر وجود نداشته باشد در کودکی یا دوره نوجوانی همانندسازی به خوبی صورت نمی‌گیرد و در آینده نقش‌پذیری به خوبی صورت نمی‌گیرد.

دکترای روانشناسی تربیتی دراین باره افزود: این جنبه مثبت کار است که کودکان نقش اجتماعی و خانوادگی خودشان را از والدین و اطرافیانشان یاد می‌گیرند ولی جنبه منفی آن می‌تواند این باشد که فرد ایده آلی که در نظر او برای شریک زندگی وجود دارد، شبیه به همین والدین باشد. اگر ویژگی‌های خوب این والدین چه پدر و چه مادر مد نظر زوجین باشد، این انتظار خوب است اما اگر توقع شبیه بودن به آن ها به طور کلی مطرح شود و ویژگی های خوبی مورد طرح نباشد، انتظار کاذب می‌شود.

وی با اشاره به این که شاید این موضوع به تنهایی عامل اصلی طلاق در خانواده‌ها نباشد، اما می‌تواند در کنار سایر عوامل به این موضوع شدت دهد، تصریح کرد: شاید این انتظارات مشکل ساز باشد اما معمولا ما می‌گوییم که در همه مشکلات یک عوامل زمینه ساز اصلی و یک عوامل شلیک کننده هستند و این موضوع اکثرا جزو عوامل شلیک کننده است. اگر چنین مواردی به طور جدی وجود داشت، باید به دنبال دلایل اصلی و بزرگتری گشت که این انتظارات آن را تشدید می‌کند. هرچند بعضی روانکاوان در این مورد دیدگا افراطی‌تری دارند و آن را جزو عوامل اصلی می‌دانند.

 

باورهای غلط را اصلاح کنیم

سعیدی با بیان این که گاهی دلیل این مقایسه‌های نابجا باورهای غلطی است که درباره رفتار مرد و زن در ذهن زوج‌ها ایجاد می‌شود، اولین راه مقابله با پیامدهای بد این موضوع را آگاهی خود افراد برشمرد و ادامه داد: خود فرد باید خودش را بشناسد و متوجه شود که دلیل اتفاقات و مشکلاتی که در رابطه زناشویی ایجاد می‌شود همین مقایسه کردن‌هاست. بعضی اوقات حتی این مقایسه‌ها ناخودآگاه است و شرایطی باعث می شود که یک باور غلط در فرد ایجاد شود و همین باورغلط زمینه ساز مقایسه‌های نابجا شود. مثل این باور نادرست که همه مردها باید یک رفتار مشخص داشته باشند.

کارشناس حوزه روانشناسی تأکید کرد: اگر فرد با شناخت از خودش، این باورهای نادرست را بشناسد و در مواقع لزوم از راهنمایی‌های یک مشاور آگاه و بی‌طرف استفاده کند می‌توان خیلی زود مانع مشکلات جدی‌تر شد. دیدگاه شناختی می‌گوید که شما اگر باور نادرست فرد را اصلاح کنید، رفتارهایش نیز به مسیر درست برمی‌گردد.

 

با هم به موقع حرف بزنیم

سعیدی با تأکید بر اهمیت صحبت کردن به موقع و بدون جهت‎گیری زن و شوهر با یکدیگر، گفت: صحبت کردن بهترین کار است. البته معمولا در رابطه با زن و شوهرهایی که با یکدیگر مشکل دارند، به دلیل عدم توانایی در مدیریت گفتگو، هر گونه حرفی می‎تواند منجر به شدت مشکلات شود و همچنین بعضی افراد هم نمی‌توانند به صراحت حرف هایشان را بیان کنند که به همین دلایل مراجعه و گفتگو با یک مشاور توانمند می‌تواند بسیاری از موانع بهبود رابطه را برطرف کند.

وی خاطرنشان کرد: به نظر من اغلب مشکلاتی که در خانواده‌ها ایجاد می شود به این دلیل است که اکثر خانواده‌ها با هم صحبت نمی‌کنند و خیلی موارد سوءتفاهم‌هاییست که با بیان آن به راحتی حل می‌شود اما متآسفانه این تفکر جا افتاده است که برای پایان دادن به بحث باید درباره‌اش حرف نزد.

 

اعتماد به نفسی که سرکوب می‌شود

سعیدی با اشاره به برخی از پیامدهای منفی مقایسه‌های نابجای زن و شوهر با فردی دیگر، تصریح کرد: مقایسه کردن اعتماد به نفس را کاهش می‌دهد. اولین موضوعی که از طریق مقایسه به طرف مقابل منتقل می‌شود این است که من تو را اینگونه که هستی دوست ندارم و ویژگی‌های فرد دیگری را می‌خواهم که این ضربه زننده است.

وی اضافه کرد: بالاخره هر کسی یک ایده‌آل در ذهن دارد و این پذیرفته شده است اما بجای اینکه به رفتار یک فرد خاصی مستقیم اشاره شود باید ملاک‌های ایده‌آل با حالت راهنمایی و نه به شکل انتقاد جدی و اعتراض، مطرح شود.

 

 

گزارشی از مصطفی قویدل