همه با هم برای توسعه توس
مراسم نکوداشت شاعر نامآشنای مشهدی سوم شهریور ماه امسال به مناسبت سالروز درگذشت این شاعر خراسانی با حضور جمعی از فرهیختگان و اهالی شعر و ادب فارسی و توسط خردسرای فردوسی در سالنهمایشهای ساختمان ساپکو مشهد برگزار شد.
شاهنامه فراتر از مرزهای ملی
در این مراسم دکتر علیرضا قیامتی سخنرانی خود را با عنوان «آیین شهریاری در شاهنامه» آغاز کرد و چنین گفت: حیفم میآید در آغاز سخن یادی نکنم از شکسته دل مردی خسته و هراسان، یکی از مردان توس خراسان، ناشادی ملول از هست و نیست، راوی قصههای از یاد رفته و آرزوهای بر باد رفته، بیمناک نیم نومیدی به «م.امید» مشهور،؛ چاوشی خوان غوافل حسرت، مهدی اخوان ثالث که نزدیکترین شاعر در ادب فارسی به حکیم بزرگ توس، فردوسی است. او که رسالت خود را در میهن دوستی و روایات و اسطورههای ملی بهتر از هر شاعری به فردوسی نزدیک کرده است.
او ادامه داد: شاهنامه سترگ فردوسی فقط از این جهت مهم نیست که شناسنامه ملی ما و همچنین هویت زبان ما هست، شاهنامه از این جهت هم مهم است که دنیایی از انسانیت و فضایل اخلاقی را میشود در آن دید. شاهنامه سراسر بزرگیها، آزادگیها و شرافت را در خود جای داده است و هیچ حماسهای در دنیا تا این اندازه فضایل اخلاقی را مد نظر قرار نداده است. کتابی که با ستایش خرد آغاز شود هرگز به یک سرزمین و فرهنگ محدود نمیشود و به تمام بشریت تعلق دارد.
نماد «ملت» در جایگاه پهلوانی
قیامتی ادامه داد: شاهنامه بزرگترین جلوه از تجارب تاریخی ایرانیها در حکومتداری و آیین حکمرانی است و فردوسی با ژرفاندیشی خود زیباترین شکل اداره درست حکومت را برای آیندگان ترسیم کرده است. شهریاری شاهنامه در درجه اول ایزدی و یزدانی است. «از این شهریاری مرا سود نیست، گر از من خداوند خشنود نیست»؛ و شهریاری بدون رضایت خداوند در نظر فردوسی بیارزش است. هر جا فرّ ایزدی در شاهنامه آمده به واقع چیزی جز تأیید و مشروعیت مردمی نیست چون آن فرّ تا زمانی با او هست که در آسایش و رنج مردم شریک باشد و در دادگری بکوشد. از طرفی تاجبخشی در شاهنامه در ید قهرمانانی چون رستم است که نماد ملت به شمار میرود و هیچ شاهی به اندازه رستم، که نماینده مردم ایران است، در شاهنامه فردوسی ستایش نشده است.
پرهیز از دروغ و تأکید بر راستی و درستی از جمله دیگر مواردی است که مورد توجه فردوسی است و در شاهنامه بسیار بر آن تأکید شده است. «دروغ» و «آز» دو دیوی هستند که شهریار را تباه میکنند. فردوسی میگوید: «به گرد دروغ هیچ گونه مگرد/ که از وی بود بخت را روی زرد/ بدانید کان کس که گوید دروغ/ از آن پس نگیرد بر ما فروغ». پس شهریار با دروغ نمیتواند بدون داد و دهش کارآمد باشد.
در پایان باید تأکید کنم که در شاهنامه جنگ هرگز پسندیده نیست. شاهنامه از زبان کیخسرو میگوید: «مسازید جنگ و مریزید خون/ مباشید کس را به بد رهنمون/ وگر جنگ جوید کسی با سپاه/ دل کینهدارش نیاید به راه.» و باز هم از زبان کیخسرو تأکید دارد که خون بیگناه ریخته نشود و همه اینها نشان از فرهنگ صلح دوستی ایران و ایرانی دارد.
چاپ اشعار در کتابهایی با جلد شومیز!
در ادامه این مراسم زردشت، فرزند مهدی اخوان ثالث، با بیان اینکه سخنران نیست و قصد سخنرانی ندارد، گفت: در این برنامه دوست دارم گزارشی از فعالیتهای اخیر انتشارات زمستان تقدیم حضار کنم. در سال 70 بعد از فوت اخوان، انتشارات زمستان تأسیس شد. بعد از مرگ اخوان برخی انتشارات سوء استفاده کردند و اشعار او را بدون اجازه منتشر کردند و تلاشهای زیادی شد تا جلوی آنها گرفته شود. امروز که ربع قرنی از تأسیس این انتشارات گذشته کوشیدهام آنچه اخوان با مردم پیمان بسته بود را به جا آورم. او به شهادت زندگیاش همیشه با مخاطبانش صادق بود و رفتاری از سر محبت با خوانندگانش داشت. در زمان حیات علیرغم خواست ناشران اصرار داشت که اشعارش با جلد شومیز و ارزان قیمت به دست مخاطبان برسد و تأکید داشت که کتابها باید ارزان منتشر شود تا همه قدرت خرید آنها را داشته باشند. پس از او هم تلاش کردیم با توجه به دغدغههایی که او داشت اشعارش را منتشر کنیم. در قدم اول مجموعه مصاحبههای اخوان را با عنوان «صدای حیرت بیدار» منتشر کردیم که با استقبال شاعران روبرو شد. سپس دو جلد کتابهای بدعتها و بدایع نیمایوشیج که کاملا تخصصی است و به نوعی مانیفست شعر نیمایی است را به چاپ رساندیم. بعد از آن دو جلد مقالات اخوان با عنوان «حریم سایههای سبز» را منتشر کردیم که برای محققان دانشگاهی و جوانان راهگشا بود. به تدریج استقبال خوانندگان به ما انگیزه داد که سراغ دفترهای شعری او برویم و این اشعار با طرح جلدی زیبا و با کیفیت بالا منتشر شد. همزمان با این مجموعهها کارهای منتشر نشده اخوان را آماده کردیم. در نهایت باید بگویم در تمام این 26 سال همیشه صدای دلنشین اخوان در گوشمان بود که «ای مردم من همیشه یادم هست یادتان باشد! من اگر جغدم به ویران بوم، یا اگر بر سر سایهای از فرّ هما دارم، هر چه هستم، هر چه دارم از شما دارم.»
خردگرایی در سنت ایرانی
دکتر محمدحسین پاپلی یزدی، نویسنده، پژوهشگر و مدرس دانشگاه در این مراسم گفت: مطلب من در دو بخش است: ابتدا اینکه فردوسی از مظلومان تاریخ است. چرا؟ برای اینکه دعوایی که سر اوست یک دعوای اصولی است. اصول فکر فردوسی ابتدا وحدانیت و سپس خردگرایی است. فردوسی از اولین کسانی است که این چنین در مورد خرد صحبت کرده است. او یک شیعی معتزلی است و به عقل باور دارد. عصر فردوسی عصر تعادل و میانهروی است. این بحث امروز هم هست و متأسفانه عدهای تعادل را نمیخواهند و بساط جنگ میچینند. اساس کار فردوسی آزادگی است، او میگوید: «که گوید برو دست رستم ببند، ببندد مرا دست، چرخ بلند». کسانی که در هر کجای جهان فرزندان فردوسی را میآزارند باید بدانند که ایران و ایرانی جنگ را نمیخواهد.
در بخش دوم سخنانم، شواهد شعری آوردهام که فقط به گوشهای از آنها اشاره میکنم. کدام پادشاهی است که بخواهد با خرد حکومت کند؟ در شاهنامه آمده است: «خرد افسر شهریاران بود». فردوسی شیعهای است که از مذهبش برای جنگ استفاده نمیکند و داد و دادگستری و عدالت را در نظر دارد.
توس غریب و تنها
دکتر پاپلی در ادامه سخنانش با انتقاد از وضع توس و آرامگاه فردوسی تأکید کرد: در سالهای اخیر اقدامهایی شده است اما خوب است نگاهی به پیشینه کارهای انجام شده در توس داشته باشیم. در سال 1370 دکتر یاحقی و اسلامی ندشن مقالهای مینویسند که وضع توس مطلوب نیست و این جریان منجر میشود به اینکه رهبری به توس تشریف میآورند و تصمیمهایی در این باره میگیرند و توصیه میکنند به وضع این جا رسیدگی شود. پس از آن گروهی تشکیل میشود تا پیگیر دستور رهبری باشند اما متأسفانه کار در گیر و دار روال اداری میافتد. شورای عالی تشکیل میشود و سرانجام در سال 84 مجوزهای قانونی از وزارت ارشاد گرفته میشود و هر دو سال یک بار شورایی تشکیل میشود تا ستادی برای برنامهریزی و اجرایی داشته باشد که مسئول رسیدگی به توس شود. از آن زمان تا کنون برخی اقدامات انجام شده اما آنچه میبینیم هنوز یک طرح کلان ملی که به یک شرکت مشاورهبینالمللی و ملی واگذار شده باشد نیست. حتی بعد از 21 سال از دستور رهبری طرحی در خور برای این مکان نداریم و تمام آنچه تا کنون انجام شده هنوز در خور فردوسی و جایگاه او نیست. توس نقش مهمی در گردشگری مشهد دارد و میتواند روزهای بیشتری گردشگران را در مشهد نگه دارد. بنابراین اقتصاد شهر اقتضا میکند که توس فعال شود؛ امروز هم به خاطر فردوسی، هم به خاطر تاریخ و هم به خاطر نسل جدید که با فرهنگ خودش آشنا شود، لازم است که به توس رسیدگی کنیم.
خون خودمان را برای فردوسی دیدهایم!
در این مراسم امیرشهلا منتخب مردم مشهد در شورای پنجم اسلامی شهر مشهد، گفت: همین الان که در حضور شما هستم پنج عضو شورای اسلامی شهر در این جمع حضور دارند و هر طرحی که میخواهیم ببریم همین جا میشود آن را بنویسیم. این نشان از اهمیتی است که شورای پنجم برای حکیم فردوسی و فرهنگ این مرز و بوم قائل است. جسارتا ما خون خودمان را برای فردوسی در این چهار سال دیدهایم و تمام تلاشمان را به کار خواهیم بست تا این محدویتها و مظلومیتها را از منطقه توس بزداییم. برای اولین بار بعد از چهار دوره نظام شورایی در شهر مشهد در شورای شهر پنجم کمیسیون ویژه توسعه و عمران شهر توس را راهاندازی کردیم و قصد داریم در این چهار سال کارنامه خودمان را با عمران و آبادی شهر توس گره بزنیم و از این مطالبه عمومی کوتاه نخواهیم آمد. طرح تفصیلی شهر توس هفته گذشته پس از سالیان سال کوتاهی توسط ادارهکل راه و شهرسازی به مشاور ابلاغ شده و مشاور مکلف شده است تا طرح تفصیلی را به اداره راه و شهرسازی تحویل دهد.
توس در تضاد با زیارت نیست!
بیست و یک سال از فرمان رهبری گذشته و در این سالها خیلیها تلاش کردند تا تضادی بین توسعه شهر توس و درخشش آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی با مضجع منور و ملکوتی امام رضا(ع) ایجاد کنند و این دو را در تقابل با هم قرار دهند. شاید علت محرومیت فردوسی در طول این سالها همین نگاه جمود و خمودی بوده است که سعی کرده تضادی میان فردوسی و بارگاه امام رضا(ع) ایجاد کند. از سوی دیگر حضور امام جمعه محترم مشهد در توس نشان از این دارد که اگر به توس بخواهد رسیدگی شود در تضاد با حوزه زیارت و گردشگری زیارت نیست. امروز در مشهد راهی جز توسعه صنعت گردشگری نداریم و همین الان شهرداری مشهد حدود 6 هزار میلیارد تومان بدهی دارد که شورای پنجم باید فکری به حال آن بکند. 1500 میلیارد تومان پروانه شناوری است که فروش شده است و هر ساخت و سازی که میبینید پول آن گرفته و پیشخور شده است و عایداتی برای مدیریت شهر مشهد ندارد. ما راهی برای تأمین هزینههای جاری مشهد جز با توسعه گردشگری نداریم. بارگاه فردوسی و شهر توس یکی از اقطاب گردشگری جهان و منطقه است که اگر رونق یابد باید درِ چاههای نفت را بست و از این فضا بهرهبرد. برای این کار باید بخش خصوصی را وارد طرحهای عمرانی کنیم و اگر امنیت ورود سرمایهگذار تأمین شود سرمایهگذاران با هم در رقابت خواهند بود.
امیدواریم در سال 1400 که خواستیم کارنامه خودمان را تقدیم مردم کنیم کارنامه در دست راست ما باشد و شرمنده این شور و شعر و شعور مردم خوب و بزرگوار مشهد نباشیم. «خدایا چنین کن سرانجام کار، تو خشنود باشی و ما رستگار».
در این مراسم همچنین دکتر فرزانه بهار دقیقهای در رابطه با آیینهای باستانی ایران به سخنرانی پرداخت و در قسمت پایانی اجرای زنده گروه موسیقی به سرپرستی مهرداد لایزال با شعرهایی از اخوان ثالث این همایش را خاتمه داد.
گزارشی از نوید موسوی