عملكرد روحانی، تركيب كابينه، پايان فصل رقابت
سیدحسن رسولي، استاندار اسبق خراسان بزرگ در دولت اصلاحات كه اين روزها عضو شوراي شهر تهران نيز شده ، معتقد است آرامش در فضاي سياسي كشور محصول عبور از انتخابات و رفتار و گفتار حسن روحاني به عنوان رييسجمهور است. او اين فضاي كمتنش را براي طرح مباحث مهم و پيگيري گفتوگوي ملي حول محور ابرچالشهاي كشور مناسب دانسته و معتقد است امروز اختلافنظرهاي سياسي در اولويت نيست و بايد براي چالشهايي كه حوزههاي فراتر از سياست داخلي را درگير كرده، تدبير كرد.
بعد از تعيين كابينه به نظر ميرسد فضاي سياسي با آرامش مواجه شده و منتقدين هم كمتر به نقد و تخريب دولت ميپردازند. اين امر حاصل چه فعل و انفعالاتي است؟
به طور كلي دو عامل را ميتوان در ايجاد اين شرايط كمتنش و آرامتر نسبت به گذشته مطرح كرد. عامل اول جهتگيريهاي آقاي روحاني و دولت ايشان پس از برگزاري انتخابات و قرارگرفتن در جايگاه رياستجمهوري است. به اين معنا كه پس از انتخابات آقاي روحاني از ادبيات گفتماني تند و تيز و حساسيتبرانگيز ايام رقابتهاي انتخاباتي فاصله معناداري گرفته و از اين جهت برخلاف دوره انتخابات گفتار ايشان در عرصه عمومي كمتر باعث رنجش خاطر و برانگيختگي جريان رقيب ميشود. عامل دوم اين است كه در چيدمان كابينه دور دوم آقاي روحاني رقباي ايشان احساس ميكنند برخلاف آنچه تصور ميكردند آقاي روحاني پس از پيروزي نه تنها بر مبناي وعدههاي خويش نسبت به كاستن از سهم حضور اصولگرايان كاري نكرده بلكه نسبت به دولت اول اعتناي بيشتري در بهكارگيري چهرههاي منتسب به جريان اصولگرايي از خود نشان داده است. به نظر من اين دو دليل باعث شده امروز فضاي حاكم بر روابط و مناسبات دولت و منتقدين دوره انتخابات از يك آرامش و كاسته شدن از تنشهاي قبلي تبعيت كند. نكتهاي كه ميتوان اضافه كرد اين است كه شرايط فعلي، فصل رويداد مهم سياسي در كشور نيست كه بناي بر رقابت جدي بين جريانهاي سياسي باشد. شرايط امروز شرايط قبل و بعد از اتفاقات مهم سياسي نظير انتخابات در كشور است.
چقدر اين فضاي شكل گرفته ميتواند در حل ريشهاي اختلافات موثر باشد؟
اختلاف نظرات سياسي كشور اساسا تهديدي جدي عليه منافع ملي به شمار نميرود كه ما در جهت از بين بردن مطلق آن تلاش كنيم. اما كاسته شدن از سطح نزاعهاي سياسي و فروكاستن ستيزهاي سياسي به رقابتهاي مسالمتآميز و رسيدن به يك آرامش و تعادل سياسي ميتواند فرصتي براي كشور فراهم كند كه به چالشهاي بزرگ فراروي اقتصاد ملي، مسائل اجتماعي و ساير تهديدها و آسيبهايي كه متوجه مصالح كشور است اهتمام بيشتري صورت گيرد. اختلافات سياسي جريانهاي رقيب به صورت ريشهاي قابل حل نيست و به فرض محال هم اگر حل شدني باشد نسبتي با پويايي و نشاط سياسي جامعه ايران ندارد.
آيا در اين فضاي فعلي ميتوان براي شكلگيري گفتوگوي ملي كه فعالان اصلاحطلب بر آن تاكيد داشتهاند، اقداماتي انجام داد؟
كاسته شدن از نزاعهاي فرسايشي شرايط سياسي و اجتماعي مساعدتري فراهم ميكند تا نظريهپردازان دو جريان اصلي كشور حول محور مشتركات جامعه به گفتوگو و تفاهم ملي مناسبتري برسند.
جديترين بحران حال حاضر كشور كه ميتوان در اين فضا براي آن اقداماتي انجام داد چيست و دولت براي رفع آن چه كاري ميتواند انجام دهد؟
در كنار معضلات جدي اقتصادي كه متوجه معيشت مردم است، شكاف نسلي، شكافهاي قومي، جنسي و مذهبي مهمترين چالشهاي فراروي انسجام و وحدت ملي ما هستند. هركدام از اين ابرچالشها كه ماهيتي فراتر از موضوعات مورد اختلافنظر جناحها است، ميتواند محور آغاز گفتوگوهاي ملي قرار بگيرد.
اخيرا برخي چهرههاي اصلاحطلب منتقدانه نسبت به روحاني صحبت ميكنند و عملكرد اخير او را در تناسب با وعدهها و مطالبات ايام انتخابات نميدانند.
ممكن است دوستاني كه سابقه ذهني روشني از آقاي روحاني ندارند با مشاهده اين عدم تطبيق گفتاري و رفتاري آقاي روحاني دچار ترديد و يأس شوند اما نسلي مثل ما كه سابقه آقاي روحاني را ميدانيم فكر ميكنيم آنچه امروز ايشان عمل ميكند مطابق و متناسب با ماهيت تفكر اصولگرايي اعتدالي آقاي روحاني است. آنچه باعث نگراني ميشود از نظر من خرسندي يا دلسرد شدن رايدهندگان نيست. بحث بر سر لطمه خوردن پايگاه سياسي و اجتماعي آقاي روحاني است كه به عنوان مهمترين سرمايه اجتماعي ميتواند تا پايان دولت به كمك آقاي روحاني بيايد. ايشان بايد توجه كند كه به هر ميزان شكاف بين وعدههاي انتخاباتي و الگوهاي رفتاري بيشتر شود به پايگاه اجتماعي فرهنگي و سياسي ايشان لطمه بيشتري ميخورد و ايشان به همين ميزان پشتوانه مردمي كمتري براي اداره امور كشور به همراه خواهد داشت. آثار و تبعات كاهش اين سرمايه و اعتماد اجتماعي فراتر از آقاي روحاني و دوستانشان گريبانگير كل جامعه، منافع ملي و به طور طبيعي اصلاحطلبان طرفدار آقاي روحاني خواهد شد. اين نگراني يك نگراني بسيار مهمي است.
فكر ميكنيد اصلاحطلبان تا كجا پاي آقاي روحاني ميايستند؟ آيا ممكن است شرايط به گونهاي پيش برود كه بين اصلاحطلبان و آقاي روحاني افتراقي ايجاد شود؟
سال ٩٢ اصلاحطلبان رفتاري هوشمندانه در پيش گرفتند و اين رفتار تا پايان دولت آقاي روحاني صرف نظر از آثار و پيامدهاي آن تداوم پيدا ميكند و طي ٤ سال آينده اصلاحطلبان با حفظ و تقويت هويت اصلاحطلبانه خود و تداوم روند حمايتي منتقدانه از آقاي روحاني با هدف كمك به تحقق منافع ملي با عبور از مطالبات سياسي و جناحي بايد به اين دولت اعتدالي و ائتلافي كمك كنند چرا كه امروز جامعه ايران در عرصههاي اجتماعي و اقتصادي با چالشهاي جديتري از حوزه سياسي روبهرو است.
در حال حاضر جديترين و مهمترين خواسته اصلاحطلبان از آقاي روحاني چيست؟
مهمترين خواسته اصلاحطلبان از آقاي روحاني در شرايط فعلي كمافيالسابق اهتمام به مقوله اقتصاد و تلاش بيشتر براي غلبه يافتن بر مشكلات اقتصادي، رونق كسب و كار و توليد است. در حوزه روابط خارجي نيز توسعه مناسبات بينالمللي، رفع تهديدها از امنيت و حاكميت ملي كشور و در عرصه داخلي مراقبت از اميد و سرمايهاي كه ٢٤ ميليون رايدهنده به آقاي روحاني دادهاند موضوعات مورد انتظار است. در عرصه مديريتي نيز اصلاحطلبان دغدغه اعمال حاكميت مقتدرانهتر دولت را دارند و ميخواهند دولت از مواضع انفعالي تحت عنوان اعتدالگرايي پرهيز كند تا همچنان ايشان بتواند به عنوان يك رييسجمهور اصولگرا كه در سالهاي اخير گرايش اصلاحطلبانهاي از خود نشان داده است به عنوان دومين مقام كشور در ادامه موفقيتهاي دولت اولش در رفع تهديدهاي بينالمللي و ساماندهي اقتصادي اقدامات موثري انجام دهد.
سرویس سیاسی «صبح امروز»