شاید اتفاق بیافتد
روز گذشته خبر تجاوز به دختران کمتوان ذهنی در یکی از مراکز نگهداری بهزیستی، تبدیل به بحث داغی در تمام کانالها و گروههای تلگرامی شد. اما بلافاصله توسط مقامات مسئول سازمان بهزیستی این موضوع از رسانههای مختلف در همان فضای مجازی تکذیب شد. این خبر از تجاوز یک کارمند تأسیسات در یک مرکز نگهداری بهزیستی به دختران کمتوان ذهنی و جسمی پرده برداشته بود.
تجاوز یا خشونت علیه کودکان معلول پدیده جدیدی نیست اما باید به صورت جدیتری درباره آن به بحث نشست، از طرفی آموزشهای لازم به این کودکان برای حفاظت از خود و همچنین آگاهی دادن به خانواده آنان باید مورد توجه قرار گیرد. بررسی آمارهای مختلف، ما را با این حقیقت روبرو میکند که در کنار تمامی مشکلاتی که در زندگی آنها وجود دارد، سلامت جنسی آنها نیز به خطر افتاده و با بی توجهیها و ناآگاهیها، به معضلی جدی تبدیل شده است.
در همین رابطه، با اکرم قدیرپور، کارشناس مسئول توانمندسازی معلولین اداره کل بهزیستی خراسان رضوی و حمیده پهلوان کاخکی، کارشناس ارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی به گفتوگو نشستیم.
باورهای جامعه درباره این کودکان غلط است
کارشناس مسئول توانمندسازی معلولین بهزیستی خراسان رضوی، با اشاره به برداشتهای غلط جامعه از وضعیت جسمانی و جنسی کودکان کمتوان ذهنی، گفت: اغلب افراد فکر میکنند چون کودکان عقبمانده ذهنی در حوزه شناختی ضعیف هستند در حوزه فیزیکی هم همین ضعف، تأخیر و ناتوانی را دارند، درصورتیکه چنین نیست. کودک عقب مانده ذهنی تأخیر چندانی نسبت به کودک عادی در رشد فیزیولوژیکی ندارد. بنابراین ممکن است در همان بازههای زمانی که تغییرات فیزیولوژیک برای بچههای عادی اتفاق میافتد، برای آنها هم رخ دهد و آنها هم همان تجربه و بلوغ جنسی و تمایلات غریزی، رشد اندامها و هورمونهای جنسی را داشته باشند. بنابراین از این نظر تفاوتی بین کودکان عادی و عقبمانده ذهنی نیست اما سطح دانش در مورد مسائل جنسی در افراد کمتوان ذهنـی نسبت به افراد عادی پایینتر است. این افراد اطلاعـات مـبهم و جزئی یـا اشـتباه و نامناسـب در مـورد حـاملگی، بیماریهای مقاربتی و انحرافات جنسی دیگر دارند. یکی از دلایل محدود بودن این دانش در آنها ضـعیف بـودن مهارتهای اجتماعی و کلامی در آنها است. ایـن افـراد نمیتوانند بـرای آگاهی از این مسائل از افراد دیگر اطلاعات لازم را به دست آورند و توانایی خواندن کتاب و مجلات در این زمینـه به عنـوان منـابع اطلاعاتی و درک مطالب آن را ندارند، معمولاً در مدارس برنامـه ویژهای برای آموزش اینگونه مسائل، جزءآمـوزش در مورد جنسیت خود و تمایز بین دو جنس، فرصتهای لازم وکافی وجود ندارد.
معلمها و مربیها پای کار بیایند
قدیرپور با تأکید بر اهمیت آموزشی در کاهش آسیبهای جنسی وارده بر کودکان کمتوان ذهنی، تصریح کرد: این وظیفه معلمان، مربیان، مشاوران و دست اندرکاران ازجمله سازمان بهزیستی و آموزش و پرورش است که از طریق طراحی آموزشهای ویژه این نوجوانان را پیش از بلوغ با زبان قابل فهم آنان با مفاهیم، مسائل و مشکلات بلوغ آشنا نمایند. در این زمینه بسته به شدت ناتوانی عقلانی از تکنیکها و ابزارهای کمک آموزشی استفاده شود.
کارشناس مسئول توانمندسازی معلولین اداره کل بهزیستی خراسان رضوی در اینباره تصریح کرد: نباید فقط بر جنبههای جسمانی سلامت جنسی و باروری متمرکز شد بلکه توجه ویژه به مهارتهای تصمیم گیری، هنجارهای فرهنگی، کنترل فشار همسالان و سایر روابط و مهارتهای اجتماعی نیز باید در برنامه آموزشی در نظر گرفته شود. حتی میتوان مباحث مربوط به جنسیت را در همان زمینه مهارتهای اجتماعی به آنها آموزش داد؛ مثلاً اینکه بدن خود و قسمتهای خصوصی آن را بشناسند، هیجانات خود را تشخیص دهند و حد و حدود ارتباط، صمیمیت و مفهوم رابطه را درک کنند.
وی تأکید کرد: این آموزشها باید واقع گرایانه، علمی و با تاکید بر مسئولیت فردی به عنوان یک بزرگسال باشد و با توجه به احتمال بروز سوءاستفادههای جنسی، آموزش در این زمینه باید مرتب در طول زندگی ادامه یابد. همچنین باید بر مهارتهای ابراز وجود، نه گفتن و صحبت کردن در این خصوص با افراد مورد اطمینان تاکید شود. لازم است به موضوع کارآموزی، تقویت اعتماد به نفس و توجه به استانداردهای محیط زندگی یا کار آنها (به لحاظ ایمنی و افرادی که با آنها در ارتباط هستند) نیز توجه داشت.
ضعف مهارت مدیریتی در این کودکان
پهلوان در همین رابطه با بیان اینکه ضمیر ساده و نداشتن آموزش و تجربه کافی این کودکان را در معرض انحرافات و آسیبها قرار میدهد، گفت: نقص در مهارتهای اجتماعی در این کودکان باعث شده که آنها نتوانند به درستی مشکلات و مسائل جنسی خود را مدیریت و کنترل کنند که این مسئله باعث نگرانی والدین شده است. اما با آموزش به موقع و حمایت و مداخله والدین و کمک مشاوران و متخصصان این حوزه تا حد زیادی میتوان از بروز و ظهور مشکلات و مسائل بلوغ مربوط به این کودکان جلوگیری کرد. اما باید دقت داشت که نحوه تربیت جنسی برخی از این گروههای استثنایی بر اساس نوع و میزان نقص، نیاز به توجه خاص و ویژه دارد.
وی خاطرنشان کرد: مشکل عمده آنها در مقایسه با کودکان عادی نقص در مهارتهای اجتماعی است. این کودکان به خاطر نداشتن مهارتهای رفتاری، شناختی و عدم مهارتهای پردازش و ارزیابی در حل مشکلات مرتبط، نسبت به کودکان عادی در روابط عشقی در میمانند و اغلب اوقات باعث نگرانی والدین میشوند.
راهحلهای مقطعی کارگشا نیست
قدیرپور در ادامه با اشاره به برخی رفتارهای افراد مبتلا به کمتوانی ذهنی که باعث بروز مشکلاتی در خانوادهها و در نتیجه ترس خانوادهها از مواجهه با این موضوعات میشود، گفت: نوجوانان کم توان ذهنی تمایلات و علاقه شـدیدی بـه جـنس مخالف از خود نشان میدهند. رفتارهـایی چـون عـورت نمـایی، استمناء، کتمـان ننمـودن تمـایلات جنسی خود در ملاء عام، ابراز تمایل به ارتباط با سایرین حتـی به نزدیکان و … که به هر حال این گونه رفتارها به لحاظ مغایرت بـا معیارهای انسانی، اخلاقی و اجتماعی، خانواده را تهدید به خطرلکه دار شدن حیثیت و آبرو و به فکر یافتن راه حلهای سریع و گاه مقطعی میاندازد.
کارشناس مسئول توانمندسازی معلولین اداره کل بهزیستی خراسان رضوی با ارائه آمارهایی که نشان میدهند، 39 تا 68 درصـد از دختران کم توان ذهنی قبل از آنکه به سن 18 سالگی برسند مورد سوء استفاده جنسی قرار میگیرند و این عمل میتواند توسط افراد مختلف انجام بگیرد، افزود: باید به این نکته توجـه داشـت کـه تعاملات صحیح والدین و نوجوانان در ایجاد رفتارهـای مناسـب، نقش مهم و تعیین کنندهای دارد. والـدینی کـه در برخـورد بـا فرزنــدان کــم تــوان ذهنــی خــود رفتارهــای تنبیــه کننــده و پرخاشگرانه دارند، از راهبردهای تربیتی خشن از جمله حملات بدنی و کلامی استفاده میکنند، در پاسـخ بـه نیازهـا و حـل مسائل فرزندان خود توانایی کمتری دارند و آستانه تحمل آنها برای درک رفتارهای غلط فرزندانشان پایین است، باعث بـروز و یا افزایش مشکلات جنسی در فرزندانشان میشوند.
باورهای غلط باید اصلاح شوند
وی خاطرنشان کرد: برخی از رفتارهای نامناسب نیز از طریق تعاملات بین فردی مداوم در درون خانواده آموخته میشود و والدین و اطرافیان با به کارگیری روشهای نادرست، سبب تقویت رفتارهای نامطلوب میشوند. آموزش خانوادهها و از بین بـردن تـصورات اشتباه در مورد تمایلات جنسی نوجوانـان کـم تـوان ذهنـی در خانوادهها اهمیت ویژهای دارد. ایجاد برنامههای تربیتـی مناسب برای دختران و پسران کم توان ذهنی برای آشـنایی بـا دوره بلوغ و تغییرات مربوط بـه آن و ویژگیهای مربـوط بـه جنس خود و جنس مخالف قبل از وارد شدن به دوره بلوغ میتواند، از بروز بسیاری از مشکلات و تظاهرات جنسی در نوجوانان کم توان ذهنی جلوگیری کند.
پهلوان نیز با اشاره به این که غریزه جنسی از بدو تولد همراه کودک است و تنها زمان ظهور و بروز این غریزه در کودکان کمتوان ذهنی ممکن است تفاوتهایی با سایرین داشته باشد، گفت: تصور این که کودکان کم توان ذهنی به خاطر کم کاری ذهنی در سایر زمینهها، در امیال جنسی نیز کم کار هستند اشتباه است. این درحالی است که آنها محرکهای جنسی کاملاً طبیعی دارند. کودکان کم توان ذهنی در این رابطه از کودکان عادی کنجکاوتر هستند و در مورد بدن و فعالیتهای جنسی حیا و کنترلی ندارند.
آموزش به خانوادهها در اولویت
کارشناس ارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی بیان کرد: این کودکان و نوجوانان به دلیل اینکه شناخت کافی از محیط اجتماعی خود ندارند، حتی در زمینه رفتارهای جنسی ممکن است ندانند در موقعیتهای مختلف چگونه رفتار کنند. نکته مهم در این کودکان برخوردار بودن از قوای جنسی کافی است، چون میزان ترشح هورمونهای جنسی در این کودکان تفاوتی با سایرین ندارد، بلکه تفاوت آنها با کودکان عادی این است که به جهت نداشتن یا محدودیتهای تفکر و تعقل و عدم تشخیص، بهره برداری غلط میکنند و تحت تأثیر واقع شده و به انحراف کشیده میشوند. در واقع خودکنترلی این کودکان نسبت به کودکان عادی بسیار ضعیف است.
وی تاکید کرد: به دلیل ناآگاهیها و عدم تخصص لازم که معمولاً در خانوادهها مشاهده میشود، بیشترین سهم در حفظ سلامت جنسی کودکان کمتوان ذهنی را برای محیط خارج از خانواده قائل شده و با تأکید بر این موضوع، تصریح کرد: در حقیقت خانواده به جهت نداشتن آگاهی و آموزش کار خاصی نمیتواند بکند و این نقش به عهده معلمان، مشاوران و دست اندرکاران مدارس ویژه است که آنان را با مسائل و مشکلات و کنترل و هدایت بلوغ آشنا سازند.
کارشناس ارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، با تأکید بر لزوم توجه خانوادههای دارای این نوع از کودکان به فراگیری دانش و تخصص لازم برای تربیت درست فرزندانشان، اضافه کرد: البته باید یادآور شد که خانوادهها میتوانند با شروع دوران بلوغ این کودکان آموزشهای لازم را ببینند و آن آموزشها را با زبان ساده و قابل فهم به آنها انتقال دهند. والدین این کودکان با آگاهی و واقعبینی لازم، کودکان خود را حمایت کنند تا با مراقبت و مداخلههای به موقع آنها، فرزندانشان با کمترین آسیب ممکن، دوران بلوغ را پشت سر بگذارند.
گزارشی از نیلوفر اقبال