1

جدّی باشیم!

تیم ملّی فوتبال ایران دومین تیم پس از برزیل در جام جهانی بوده‌ست امّا زمین تمرین ندارد و وعده‌های مالی فدراسیون به بازیکنانش آن قدر محقّق نمی‌شود که کار به بیانیه دادن بازیکنان بکشد؛ تازه دست‌آخر هم مردم از بازیکنان شاکی می‌شوند که چرا طلب پول و پاداش کردند؛ شوخی نیست؟ لیگ فوتبال ایران با حضور تیم‌هایی یکی از یکی بدهکارتر برگزار می‌شود؛ نفت تهران حتّی تا هفته‌ها فهرستش را کامل هم نکرده بود. و حالا دوباره علی کریمی؛ کلّ پدیدهٔ نفت تهران شوخی نیست؟ دو بازیکن ایرانی به دلایل حرفه‌ای مقابل حریفی اسرائیلی بازی می‌کنند؛ از هر دری سخن رانده می‌شود و معلوم نیست با چه طرفیم؛ سپس یکی از آن‌ها چیزی می‌نویسد و در تیم ملّی هم بازی می‌کند و مشخّص نمی‌شود دیگری که از قضا کاپیتان تیم هم بوده سرانجامش چه می‌شود؟ هیچ چیز مشخّص نیست دربارهٔ این نانوشته هنجاری که بابتش حق‌ها جا به جا می‌شود. شوخی نیست؟

ما در زمان و مکانی زندگی می‌کنیم که نوازندهٔ چیره‌دست در شهری اجازهٔ هنرنمایی ندارد، در تهران امّا سران مملکت به تماشای اجرایش می‌روند. ما به حقیقت میان شوخی‌های بزرگی زندگی می‌کنیم؛ به بزرگی حضور زنان خارجی در ورزشگاه و پشت در ماندن عزیزان خودمان.

در چنین شرایطی هستند کسانی که جدّی‌اند و راه خودشان را می‌دانند. کارلوس کی‌روش مثل هر آدمی قابل نقد است. اخلاقش را خیلی‌ها دوست ندارند و گاهی موذیانه همه چیز را به نفع خودش قلب می‌کند؛ این امّا چیزی از جدّیّتش کم نمی‌کند. کیروش می‌داند چه می‌خواهد و از همهٔ ظرفیتش برای این موضوع استفاده می‌کند. برانکو ایوانکوویچ هم همین‌طور؛ خلاف کیروش او آرام و متین است امّا همین متانت گاهی بساطش را به هم ریخته. فارغ از این‌ها امّا برانکو هم دقیقا می‌داند چه می‌خواهد و با جدّیّت دارد مسیرش را می‌سازد. این وسط ما با شوخی‌های بزرگی زندگی می‌کنیم که ده سال پیش برانکو را می‌کوبیدند و حالا هم او را می‌پرستند تا کی‌روش را بکوبند.

اجنبی‌پرست؟ این هم شوخی دیگری که در هوا پخش است. رضا مهاجری و تیم ساخته و پرداخته‌اش را می‌بینید؟ یحیی گل‌محمّدی و تراکتوری که قاعدتا باید به باد نقل و انتقالات نداشته می‌رفت امّا سر پا و منظّم است را می‌بینید؟ نه خیر. تیترهای یک فقط از آن قرمز و آبی‌ست و هر که به کیروش بتازد؛ چه برانکو باشد چه سو تفاهم‌های پیش از او، تیترها از آن قرمز و آبی‌ست. کسی فوتبال نمی‌بینید؛ همه در حال شوخی کردن هستند.

ما به مردمان جدّی نیاز داریم تا اوضاع بهتر شود. ما به جدّیّت بیشتر نیاز داریم تا دوباره در بزنگاه‌ها به اصل شوخی خودمان برنگردیم و به سوریه و الاهلی عربستان مساوی ندهیم. راستی دقّت کردید که چه شبیه بود تساوی دو بر دو تیم ملّی برابر سوریه با آنچه بین پرسپولیس و الاهلی گذشت؟ تیم‌هایی که با هدایت آدم‌های اصیل برتر از حریف بودند و هر دو امّا شوخی شوخی با تلنگری به اصل ایرانی خود برگشتند و نتوانستند برتر از حریف نتیجه بگیرند.

شوخی نمی‌کنم؛ جام جهانی در پیش است. فینال لیگ قهرمانان آسیا در پیش است. روزهای دشواری که خواهیم ایستاد برای حقّ ورود زنان به ورزشگاه در پیش است و هزار و یک کار دشوار دیگر پیش روست؛ جدّی باشیم.

 

 

یادداشتی از پوریا طباطبایی