تولید ایران را چه شده است؟
مقصرافزایش قیمت تمام شده کالا و خدمات در ایران که تحقق اقتصاد مقاومتی را با مشکل مواجه نموده کدام است ؟
سالها قبل قلم در یادداشتهای کتاب «اقتصاد مقاومتی» که در سال ۱۳۹۲ منتشر شد. نوشتم تعرفهف درمان مریضی اقتصاد تولیدی کشورنیست. بلکه تعرفه فقط میتواند مُسکنی موقت باشد که اگرمصرف آن طولانی شود برای تولید و خزانه اعتیادآور و سرطانزا است. بویژه وقتی تعرفه دریافتی بعنوان درآمد دولت به خزانه واریز شود. متاسفانه آن زمان بهمراه قلم با بی مهری دوستان بخش خصوصی و بعضی مدیران کوتاه بین دولتی مواجه و به عدم حمایت از تولید متهم شدیم اکنون اقتصاد تولیدی و خزانه دولت به آن مُسکن معتاد و از سرطانی که بجز تعرفه عوامل دیگری نیز در تشدید آن نقش داشته رنج میبرد.
در کشوری که بلندترین دیوار تعرفه وجود داشته باشد به دلیل اینکه دریافت تعرفه به نفع خزانه و نوعی مالیات پنهان از کارگران و کارفرمایان است قیمت تمام شده تولید افزایش یافته و قاچاق کالا توجیه دار و نهادینه شده و نمیتواند اقتصاد تولیدی سالمی داشته باشد، لذا دولت مجبور است هر سال به بهانه حمایت از محصولات بنگاههای تولیدی و کسب درآمد بیشتر برای خزانه تعرفههای سنگین تر برای واردات تعیین و تعرفههای گذشته را افزایش دهد. بهطوری که خواسته یا ناخواسته بازارهای خود را به جولانگاه قاچاق کالای دیگر کشورها از طرق مختلف (بصورت کولبری، قاطر ، اسب ، الاغ ، کشتی ، کامیون ، هواپیما) تبدیل کند.
ضمن اینکه در اینگونه کشوری تولید با هدف صادرات معنی ندارد، چرا که اگر کالای دارای توجیه صادراتی نیز داشته باشد کشورهای دیگر با اعمال اقدام متقابل تعرفه واردات کالاهای از آن کشور را به قدری بالا میبرند که توجیه صادرات آن محصول نیز منتفی میشود، لذا کشورهای با تعرفه واردات سنگین دیگر تولید رقابت پذیر نداشته و مبدأ صادرات نبوده و پذیرای قاچاق گسترده خواهند بود شرایطی که ایران امروز در آن گرفتار شده است.
چه عواملی مقصر بوجود آمدن افزایش قیمت تمام شده، قاچاق فراوان، صادرات کم رونق، تولیدکننده درمانده، معیشت گران و سخت برای مردم ایران بوده است؟
دولتهای نهم و دهم، مجلسهای گذشته ، وزارت صنعت ، معدن و تجارت دولت یازدهم که پس از ادغام بر اساس شرح وظائف محول شده از طرف مجلس به وزارتخانه همه کاره تولید و تجارت و مغازه داری تبدیل شده است، تشکلهای بخش خصوصی ، تولید کنندگان ، بازرگانان و…در پانزده سال گذشته چه کرده اند که چنین وضعیت در تولید کشور بوجود امد است ؟
آیا آنگونه که این روزها عمدتا بدهکاران معوقه بانکها و بعضی از مدیران ناموفق وزارت تولید و تجارت و مغازه داری دولت یازدهم مطرح میکنند بهره و یا به گفته آنها نزول بانکی مقصر اصلی شرایط ایجاد شده برای اقتصاد تولیدی کشور بوده است که پیرامون آن جنجالهای فراوان برپا کرده اند تا دولت بهانه دیگری برای دستکاری در ساختارها و دست کردن در جیب طبقات پایین جامعه چون کارگران و کارمندان و روستائیان کرده و سود پس اندازهای کوچک انان را به نفع ظاهری تسهیلات بگیران کم کند تا نارضاینی عمومی نزد افراد طبقات پائین جامعه ایجاد شود؟
آیا عامل مشکلات و رکود ایجاد شده در تولید و تجارت کشور همان چند درصد بهره بانکی اضافی برای واحدهایی که با قرض اداره میشوند بوده که توسط متولیان امر تولید کاسه و کوزهها سر آن خراب شود؟
اگر فقط چند درصد بهره اضافی بانکها باعث گرانی تولید و مشکلات بنگاههای شده است چرا تولید کنندگانی که بدهکاری بانکی ندارند با مشکل و رکود مواجه هستند؟
بله حتما هزینه پول نیز در ایجاد شرایط یاد شده نقش داشته است اما نه به آن پر رنگی که همه تریبونهای بخش خصوی و دولتی و صدا و سیما پیرامون آن جنجال بپا کرده و قوانین کشور را زیر سوال برده اند.
چرا که اگرعامل بالا بودن قیمت تمام شده تولید فقط بهره اضافی بانکها بوده است ، اکنون که بهره بانکی کاهش یافته میباست تعرفههای واردات حذف ، قاچاق کالا متوقف و مردم ایران نیازهای خود را به قیمت مردم دیگر کشورها دنیا تامین کنند. مثلا خودرویی که توسط بنگاههای دولتی در بازار به بیش از دو برابر دیگر بازارهای دنیا به مردم ایران فرخته میشود به نصف کاهش پیدا کند.
اما اگراینگونه نشود جنجال بر سر کارکرد بانکها را میتوان دادن آدرس اشتباه دیگر بمنظور ایجاد تاخیر در مطالبات عمومی و چرائی گرانی تولید در ایران بوده دانست .
همانگونه که ذکر شد یقینا بهره اضافی بانکها درقیمت تمام شده تولید واحدهای بدهکار اثر داشته و دارد اما آیا این اثر بیش از نصف وجهی است که دولت به بهانه مالیات و عوارض ارزش افزوده از همه واحدهای تولیدی بدهکار و غیر بدهکار اخذ میکند بوده است؟
ادامه دارد …
محمد حسین روشنک
رییس کانون کارآفرینان خراسان رضوی