«قلندر و قلعه» روایتگری زندگی یک فیلسوف شوریده
کارشناس منابع ادارهکل کتابخانههای عمومی خراسان رضوی گفت: «قلندر و قلعه» داستانی خواندنی از زندگی شیخ شهابالدین سهروردی است که با فلسفه، عشق، غم و شادی وصال در هم تنیده شده است.
احسان سیفی ضمن بیان این مطلب، اظهار کرد: کتاب «قلندر و قلعه» را که سید یحیی یثربی در ۳۲۹ صفحه به رشته تحریر درآورده، توسط انتشارات نشر قو منتشر و در نهاد کتابخانههای عمومی خراسان رضوی عرضه میشود.
وی با اشاره به اینکه شیخ شهابالدین سهروردی برای ما ایرانیها به قدری شناخته شده است که بعید میدانم بارها نامش را در مقاطع مختلف زندگی نشنیده باشیم، افزود: اگر جزو آن دسته از افرادی هستید که همیشه علاقهمند بودید از این چهره سرشناس فلسفه چیزی بیشتر از آنچه شنیدهاید یا در جستجوهای ساده اینترنتی دیدهاید بدانید؛ «قلندر و قلعه» بهترین پیشنهاد برای علاقهمندان این فیلسوف بزرگ است.
کارشناس منابع ادارهکل کتابخانههای عمومی خراسان رضوی عنوان کرد: این کتاب نه تنها روایتی رمانگونه و در بعضی فرازها کمی آمیخته به تخیل از زندگی سهروردی است؛ بلکه دفتری کوتاه و ساده برای معرفی اندیشههای شیخ اشراق آن هم با روایتی روان و پرکشش از زندگی اوست.
سیفی با بیان اینکه نویسنده این اثر به نحوهٔ شکلگیری ذهنیت شهابالدین از کودکی و تأثیرپذیری او از معلمان و استادانش پرداخته، تصریح کرد: در فرازی خواندنی از این کتاب و بخشی که روایتگر وداع سیندخت با او است، خطاب به سهرودی میگوید: «تو میروی، من نیز در آستانه پروازم. جان من از تنم جدا میشود. پرواز میکنم. من ازدواج نکردهام و نخواهم کرد. فرصتم کم بود. کوشیدم که بالهایم زود برآیند و رشد کنند. من در هوای عالم دیگری پرواز خواهم داشت. من پیش از مرگ خواهم مرد و چند سالی پس از آن با مرگ طبیعی، این تن خاکی را به خاک خواهم سپرد. من پیش از فتنه بزرگی که این سرزمین عزیز را به خون و آتش بکشد میمیرم. اما تو! من درون تو شعله فروزانی میبینم! دل تو یک آتشکده است. تو راه خوبی در پیش داری. تو بزرگی! تو اهل پروازی! بعد از این همیشه همدیگر را خواهیم دید.»
منبع: ایسنا