تابلوهای امید بر دیوارهای پایین شهر
جمعه سوم شهریورماه از ساعت 10 صبح تا هشت عصر در شهرک شهید رجایی (ساختمان)، بازه شیخ (پورسینا)، بعد از پل، عباسآباد 11، انتهای کوچه، جنب سوپر محمد نمایشگاه خیابانی آثار سهیلا دیزگلی برگزار شد. از دوستداران هنر مدرن تا رهگذران کنجکاو این کوچه میهمان یک حرکت امیدبخش شدند که از آینده روشن هنر در آشتی و دوستی با مردم نور میگرفت. چقدر خوب که پس از دیدن تابلوها بر دیوارهای کوچههای پایین شهر پسربچهای دوچرخه سوار از آرزویش برای نقاشی بر روی دیوارها با قلم موی آبی آسمانی حرف میزند و دختر کوچولویی نقاشیاش را به پدرش نشان میدهد تا او برای کار فردا نیرو بگیرد. چقدر به یادماندنی که رهگذران نه مانند اربابان به نمایش خود که به دیدار تابلوها آمدند تا از سیاهی جنگ بگریزند و به سپیدی صلح لبخند بزنند. شما را دعوت میکنیم نظر جمعی از فعالان هنری مشهد در این باره را بخوانید و عکسهای این رویداد را هم ببینید.
هنر در خدمت مردم
سهیلا دیزگلی در این باره معتقد است: در این منطقه نشانی از گالری و هنر نمیبینی در صورتی که منطقه بسیار مستعدی است و علاقمندان بسیاری دارد که به خاطر عدم آگاهی و یا نبود امکانات در این منطقه از دیدن رویدادهای هنری محرومند. من بسیار معتقدم به اینکه هنر باید در خدمت مردم باشد، آن هم همه مردم؛ و احساس میکنم که هنر از روزی که ارتباط خود را با جامعه قطع کرده است و در گوشه کارگاهها و اتاقهای شخصی هنرمند پنهان شده حرف کمتری برای گفتن دارد.
سمیه گروسینژاد نیز در این باره میگوید: سهیلا دیزگلی را سالهاست میشناسم. از همان نوجوانی، جسور بود و پر از ایده، امروز با حرکت جسورانه ترش مجموعه صلیب سرباش را به خیابانهای شهر آورد، آن هم در محله قدیمی و حاشیه نشین شهر مشهد که معمولا مسایل فرهنگیاش گویا چندان اهمیتی ندارد!
مردم برخلاف تصور خیلیها واکنشهای جالبی به این نمایشگاه نشان دادند. با توجه به بازخوردی که دیدم این اتفاقات باید ادامه دار باشد مردم همه مناطق باید هنر را ببینند حتی اگه مفهومش را درک نمیکنند. ذهنها باید لحظهای هم که شده به چالش کشیده بشود تا فرهنگ سازی انجام شود و قطعا کارهای این چنینی در دراز مدت تاثیرات خیلی عمیق و خوبی در جامعهمان خواهد داشت .
محسن نیک آیین نیز در این باره میگوید: حرکت یا کاری که امروز انجام شد، باعث شد، آنها که هر روز با زندگی در حال جنگاند وقتی به تابلو ها نگاه میکنند خودشان را ببینند. شاید بهترین لحظه این بود که رهگذری را به ایستادن در برابر تابلوها واداشت لحظهای سکوت در برابر نمایشگاه بی نام اما به یکباره حرف از جنگ زد، از رد ترکشهایش و خاطرات جنگ گفت و این یعنی حرکت سالم در مسیر درست. تبریک میگویم برای این حرکت و شهامت برگزاری این نمایشگاه خیابانی.
هنر فاخر برای عموم مردم
محمد تجربه در این باره تأکید میکند: من امروز با حرکت جدیدی روبرو شدم. نمایشگاه خیابانی با کیفیتی که در تصور من نبود برگزار شد. اولین برخورد اهالی با تابلوها کمی تمسخر آمیز و طنز بود اما کمی بعد از توجه به نکتههای مهمی از اثر اشاره میکردند مثلا پسر بچهای میگفت اینا اسیر شدن منتظر هستن تا آویزان بشوند؟ و توجه و دقت بزرگترها روی سوراخهای تابلو بسیار جدی بود، انگار چالشهای زندگی را روی تابلو میدیدند و پیدا کرده بودند و از این دست نظرات برای من و جامعه هنری و اجتماعی مشهد قابل تحسین است. این جسارت و شجاعت مواجه شدن با مردمی که جامعه هنری به چشم عوام به آنها نگاه میکند ستایش برانگیز است. نگاه به مردم به عنوان عوام اشتباه است چون این رنج و دردی که در کارها دیده میشود بیشتر گریبان این دست از جامعه چسبیده است.
علی عربی نیز در واکنش به این اقدام فرهنگی متنی خواند: برخیز! خبری را فوری مخابره کن. «جنگ تمام شده است ». هرچند به دروغ بگذار همرزمانت حلاوت این شیرینترین دروغ تاریخ را بچشند.
گزارشی از جواد لگزیان
عکس از سمیه گروسینژاد