فردا
…« یک هفتهای میشد که هرشب از خواب میپرید، قلبی پرتپش، خیس از عرق و در احاطۀ خاطرهای همیشگی. فیلم کابوسوار آخرین لحظات زندگی همسرش. زمانی که کیت را به بیمارستانی رساندند که در آن همکارانش نتوانستند کاری برایش انجام دهند. متیو آنجا بود. او با چشمان خود دید که مرگ به تندی زنی را که دوست داشت، از او میگرفت»…
اِما ساکن نیویورک است و در 32 سالگی همچنان بدنبال مرد زندگیاش است. ماتیو در بوستون زندگی می کند. وی همسرش را در یک سانحه هولناک از داده است و به تنهایی دختر کوچکش را بزرگ میکند. آن دو به لطف اینترنت با هم آشنا میشوند و از آنجایی که خواهان ملاقات همدیگر در دنیای واقعی هستند در رستورانی در منهتن قرار ملاقات میگذارند. در یک روز واحد و در یک ساعت معین هرکدام درِ رستوران را میگشایند و به یک میز راهنمایی میشوند اما هرگز با هم دیدار نمیکنند. دروغ؟خیالپردازی یکی از آن دو؟ تقلب دیگری؟ ماتیو و اما هردو قربانی حقیقتی شدهاند که تصورش را هم نمیکنند و خیلی زود متوجه میشوند که موضوع یک قرار ملاقات از دست رفته نیست…
نویسنده این رمان «گیوم موسو» متولد 1974 در فرانسه است. او از کودکی به کتاب و نمایش علاقه داشت و خیلی زود شروع به نوشتن کرد. وی در 19 سالگي به آمريكا سفر کرد و پس از اقامتی چند ماهه به وطنش بازگشت و در حالی که در سرش ایدههای زیادی داشت شروع به نوشتن کرد و توانست با نخستین رمانش به نام «اسكيدآمارينك» که در سال 2001 منتشر شد توجه هموطنانش را به خود جلب کند. «و بعد…» (2004)، «نجاتم بده» (2005)، «تو آنجا خواهي بود؟» (2006)، «چون دوستت دارم» (2007) و «به دنبالت خواهم آمد» (2008) از آثاری هستند که موسو پس از آن منتشر کرد.
کتاب « فردا» اثر « گیوم موسو»با ترجمه تینا رجبی خامسی را انتشارات ترانه در قطع رقعی ودر 424صفحه و با قیمت 25 هزار تومان رهسپار بازار کتاب کرده است.
جواد لگزیان