خوانش، تمرینی برای حرفهای شدن
اتفاق هنری خوب این روزهای مشهد جشنواره نمایشنامه خوانی است که امسال در ایستگاه سیزدهم خود ایستاده و در حال عبور از این ایستگاه است. روزهایی پر التهاب برای گروههای شرکت کننده در این جشنواره که معمولا جوانان جویای نام و کمتر شناخته شده هستند. شاید همین جشنواره محک مناسبی برای این تازهکاران باشد تا با کسب تجربه در این آوردگاه بتوانند خود را به تئاتر این شهر معرفی کنند.
32 اثر در رقابت با هم
این جشنواره از روز جمعه شروع شد و طبق گفته کریم جشنی دبیر جشنواره مجموعا 32 اثر که پس از بازبینی به این جشنواره راه یافتهاند به رقابت با یکدیگر میپردازند. وی هدف اصلی جشنواره نمایشنامهخوانی مشهد را،کشف استعداد و حمایت از نسل جوان دانست.
رضا احمدی، آرش خیرآبادی و مرتضی ملتجی داوران این جشنواره معرفی شدهاند که به بررسی و داوری نمایشنامهها خواهند پرداخت. از این رو در روز دوم جشنواره به سراغ رضا احمدی یکی از داوران حاضر رفتم و با وی گفتوگویی کوتاه داشتم. او در این باره گفت: جشنواره نمایشنامهخوانی جشنواره با قدمتی در مشهد است و یک نگاه آموزشی به آن وجود دارد. خود نمایشنامهخوانی را نمیتوان به شکل یک جشنواره نگاه کرد. منتها با این قدمتی که با همه گرفتاریها وجود دارد این جشنواره همچنان پا برجاست و جایی برای تجربه هنرمندانی است که تازه شروع کردهاند تا بتوانند خود را بسنجند و پروسه یک نمایش مثل انتخاب نمایشنامه، تمرین، مشورت و در نهایت اجرا پیش چشم تماشاگر خوانش را داشته باشند.
جای خالی آموزش!
احمدی تأکید کرد: این جشنواره همیشه هنرمندان خوبی را به تئاتر این شهر معرفی کرده است. رضا احمدی مهمترین کمبود این جشنواره را آموزش خواند و گفت: از کارهایی که تاکنون اجرا شده راضی نیستم و جای خالی آموزش در کارها مشهود است. تیم برگزار کننده جشنواره به این نکته اشاره داشته و در فراخوان ذکر شده بود که گروهها باید یک استاد راهنما داشته باشند اما آنطور که تا حالا دیده شده این قضیه از طرف گروهها جدی گرفته نشده است. و اینکه استاد راهنما چه کسی باشد بسیار مهم است. به نظر من باید گروهها ملزم به این نکته میشدند که ذیل یک گروه ثبت شده فعالیت کنند. اگر به این شکل پیش میرفت حتما سرپرست گروه یا کارگردان گروه به خاطر نام گروه به تیم اجرایی کمک میکرد. البته این نکته که استاد راهنما باشد خود تعریف دارد، اینکه بگوییم چه کسی استاد راهنماست یا چه کسی صلاحیت این امر را دارد بسیار مهم است. خیلی از کارهایی که در این دو روز دیدیم حتی مقدمات لازم برای خوانش نمایشنامه را نداشتند و نقصهایی دیده میشود که با یک تذکر، یک یا چند جلسه تمرین و یا یک مشورت قابل حل شدن بوده است.
جشنوارهها رها میشوند
احمدی در ادامه گفت: خیلی از ما عادت کردهایم که بعد از هر جشنوارهای آن را رها میکنیم. مثل همین نماینشنامه خوانی. گروههایی که هستند تا چند روز مانده به جشنواره سال دور هم جمع میشوند تصمیم به کار میگیرند و شروع میکنند و بعد از جشنواره هم همه چیز تمام میشود، ولی در واقع نباید این گونه باشد باید مستمر باشد. جلسات مستمر خوانش باید برگزار شود البته آن هم به صورت علمی که من اعتقاد دارم که به این صورت برگزار نمیشود. حتی با توجه به برگزاری «شنبههای خوانش» که از سال 85-86 این نمایشنامه خوانی وجود داشته است.
احمدی تصریح کرد: به عقیده من بعد از این جشنواره باید دبیرخانه دائمی شکل بگیرد و بلافاصله فراخوان برای برگزاری جشنواره با معیارهای دقیقتر را بدهد و از حالا روی گروههای شرکت کننده کار کند. هنرمندانی که علاقهمند هستند زیر نظر گروههای ثبت شده شرکت کنند، خوانش کنند، محک بخورند، نقد بشوند، سنجیده شوند و سپس برای جشنواره به اجرا بپردازند.
سئوالی که کارگردان باید از خود بپرسد
احمدی خاطرنشان کرد: اولین قدم یک کارگردان برای خلق یک اثر نمایشی انتخاب متن به عنوان مهمترین عامل یک نمایشنامه است. اساسیتر از آن در نمایشنامه خوانی است چرا که باید یک اثر مکتوب دراماتیک بر روی صحنه و بدون میزان سن و طراحی صحنه و دیگر ملزومات یک اجرا خوانش شود و در کنار همه اینها تماشاگر باید اثر را ببیند. یک سوال که باید کارگردان از خودش بپرسد این است که آیا این اثر ارزش خوانش را دارد؟ و از طرفی دیگر اینکه بسیاری از آثار اصلا به همین منظور و با همین هدف خوانش نوشته شدهاند و حتی ممکن است حتی روی صحنه آن ارزش را از دست بدهد. اینکه شما بتوانید یک اثر را تخیل کنید بسیار ارزشمند و باشکوه است. امیدورام که این جشنوارهها ادامه داشته باشد و همه دور هم باشیم. این جوانان همواره و با انرژی کار کنند. خیلی از حاشیهها را فراموش کنیم و به اصل رسالت تئاتر و فرهنگسازی آن بپردازیم.
حامد دائمی