برای بهبود کارم تئاتر بازی میکنم
حامد بهداد میگوید که دوریاش از تئاتر در سالهای گذشته، غیرمسئولانه بوده و حالا با نمایش «شرق دور شرق نزدیک» سعی در تجدید خاطرات با دوستان دارد. این بازیگر سینما و تئاتر که نزدیک به یک دهه از آخرین حضورش برصحنه تئاتر میگذرد، این روزها در نمایشی به کارگردانی حمیدرضا نعیمی در سالن پردیس تازه تاسیس «شهرزاد» بازی میکند، نمایشی که روایتی از تاریخ کهن و معاصر ایران است. از زمانی که خبر حضور بهداد در نمایش «شرق دور شرق نزدیک» منتشر شد، مهمترین نکتهای که در رسانهها مورد توجه قرار گرفت بازگشت این بازیگر پس از هشت سال به صحنه تئاتر بود؛ نکتهای که البته به نظر خود بهداد حائز اهمیت نیست.
حامد بهداد در اینباره در گفتوگویی با ایسنا که در یکی از آخرین روزهای تمرین نمایش «شرق دور شرق نزدیک» انجام شد، بیان کرد: اینکه توفیق حضور در صحنه، در این ایام نداشتهام از بخت یاری خود بنده بوده شاید اما نبودِ بازیگرانی مثل اینجانب چندان توفیری به حال دیگران ندارد و سود و ضررش فقط به خود ما رسد، اگر مثلا سوسن تسلیمی یا استاد بهرام بیضایی به تاتر ایران زمین بازمیگشت خب قطعا ًهمه چیز فرق داشت اما حالا از نبود ایشان و امثالشان دچار خسران بزرگی هستیم. ما دست مسئولین را بخاطر این قحطی،گرم میفشاریم.
بهداد که تاکید دارد آنچه میگوید به دور از تعارف و شکسته نفسی و عین صداقت است، گفت: در واقع برای بهبود کارم بهتر است بیشتر تئاتر بازی کنم چون این فاصله قطعاً توسعه و رشد کاری را متوقف میکند.
بهداد با مخالفت شدید نسبت به این نوع اظهارنظرها به سابقه حضورش در دانشگاه تئاتر اشاره کرد و گفت: این موضوع درباره من متفاوت است چرا که خاستگاه کاری و اجتماعی من تئاتر و نمایش است. یعنی بازیگری نبودهام که از سریالهای تلویزیونی یا مجریگری آمده باشد. نسل ما نزد اساتید بسیاری تئاتر را آموخته و هر کدام از اساتید رنج بیشمار متحمل شدهاند. هم در دانشگاه و هم در مدرسه آقای سمندریان پس اگر لطفی بوده تئاتر به سینما کرده است، بازیگری به معنای نظام استودیویی در خود سینمای آمریکا هم ور افتاده، چه رسد اینجا. عملیات کارگاهی_نمایشی ، باعث اضافه شدن بازیگران نسل من به سینما شده است، غیر این شاهد حذف تعداد زیادی به اصطلاح بازیگر آموزش نیافته بوده و خواهیم بود.
او افزود: زمانی بازیگران تئاتر نمیتوانستند زبان بازی خود را در سینما ببرند و میشنیدند این بازیها تئاتری است در صورتی که بساط دکوپاژ و لنز گذاری از پیش برای نوع برخی اجرا مهیا نبود. بستر زبان و عکاسی باید اندازه تحلیل بازیگر باشد تا شما بتوانید ابعاد وسیع و غلوآمیز اجرا را بواسطهٔ بازیگری و از یک مسیر زیباشناسانه عبور دهید تا دوربین بتواند آنرا بدرستی ببیند و نشان دهد.
وی ادامه داد: من در ابتدا، فکر غریزهای بودم که بتوانم آنرا بدون حذف زوائد جلوی دوربین آزموده و در فیلمها اجرا کنم. این تجربهام را که برخی تماشای آن را دوست دارند یا خیر را وارد فضای تصویر کردم. این کار صرفاً یک شیوه و روش فردی بود که فقط هم منحصر به شخص است و قرار نیست چیزی بیشتر باشد. حال اینطور نیست که بپنداریم از سینما به تئاتر آمده و تحفهای آوردهایم. در واقع ما به خانه خود بازمیگردیم، زکات هم نمیدهیم که منتی باشد.
بهداد در ادامه گفتههای قبلی خود اظهار کرد: در روزگاری که تئاتر، به خون دلِ اهل ِتئاتر آباد شده و خاکش را خوردهاند و همه چیز روی روال و غلتک افتاده و مردم هم پس از مدتها در سبد خرید خود کالای فرهنگی در نظر گرفتهاند آن هم بعد از پشت سر گذاشتن انقلاب و هشت سال جنگ و قطعنامه و تحریم، حالا که تماشاگران به درکی از مشارکت عمومی در جامعه رسیدهاند و از صدقه سرشان تماشاخانهها مملو از ایشان است، این طرز تلقی که سینما به تاتر رونق میدهد مُفت بَری است.
او گفت: واقعیت این است که تئاتر کار میکنم که کاری کرده باشم و کمی صیقل و کار و نظم در کنار گروه از نو کنم بلکه دوران دانشجویی فراموش نشود.