با هنر سوزاندن و با هنر سوختن
امین سلطانخواه متولد 1341 اهل گناباد فارغ التحصیل رشته موسیقی از دانشگاه تهران است و تخصص در کارهای هنری سوخت روی چوب، کاغذ و انواع ادوات مختلف دارد. وی از سال 62 فعالیت خود را در این زمینه آغاز کرده است و یکی از اولین کارهایی که وی انجام داده سوخت روی نی است. با او که به تازگی نشان درجه یک هنری گرفته است، گفتوگویی داشتیم که میخوانید:
- ابتدا در مورد سوختنگاری توضیحی مختصر بدهید.
با توجه به اینکه چوب نی یک پوشش از جنس سیلیسیوم دارد رنگ پذیر نیست، در گذشته برای طرح دادن ابتدا خراشهایی روی سطح آن ایجاد میکردند و سپس با رنگهایی مثل حنا سطح را کاملا میپوشاندند و بعد از ساعتی با شستن نی قسمتهایی که خراش داده شده بود رنگ را به خود جذب میکرد و به این ترتیب نی طرح میگرفت. یکی از هنرمندان در این زمینه علیخان اصفهانی بوده است. در کنار این مقوله خودم خطاط، نوازنده نی و سازنده نی نیز هستم. وقتی روی نیها را می سوزاندم، یک روز دیدم نشانهایی روی نی افتاده است و با الهام گرفتن از این دو روش به وسیله سوخت و با درجه حرارتهای مختلف این کار را انجام دادم که نتایج بسیار خوبی هم گرفتم. یکی از مزایای این کار نسبت به خراش روی چوب این است که در این روش به هیچ عنوان تورفتگی یا برآمدگی روی سطح کار دیده نمی شود. در صورتی که خراش روی چوب این عیب را دارد. در سال 69 وقتی کارشناس اداره میراث فرهنگی تهران که در آن زمان آقای پورنادری بود آثار من را دید بسیار تشخیص دقیقی داد و قرار شد که کارگاهی برایم فراهم شود و بودجهای را هم در همان سال اختصاص دادند که هیچ وقت به من نرسید.
- از سوابق هنری خود بگویید. چه مدت است به این هنر میپردازید؟
در زمینه هنر سخنرانیهایی در سالهای مختلف و مکانها و شهرهای مختلف داشتهام. در سال 74 اثر برگزیده اولین نمایشگاه آثار دانشجویان میراث فرهنگی در رشته نقاشی روی قلم نی شدم. روی قلمنی عکس میرزا غلامرضا اصفهانی را سوزانده بودم. در رشته خوشنویسی در یزد، هنرهای سنتی اصفهان، جشنواره هنرهای سنتی رضوی در رشته سوخت و برپایی نمایشگاههای مختلف در تهران، مشهد، گناباد و… از من تقدیر شده است. یکی دیگر از ابتکارات من نقاشی با نور خورشید است که توانستم با نور خورشید و تکنیک سوخت این کار را انجام دهم. کار سوخت و نقاشی با نور خورشید از طرف اداره ارشاد ثبت اثر شده است. عکس شهید بهشتی را با سوخت روی چوب کار کردم.
- این رشته چقدر نوآورانه است؟
اگر هنر سوخت و تاریخ هنر را ورق بزنیم چیزی به این شکل امروزی که من کار میکنم نبوده است. انواع دیگری بوده، مهرهایی را با حرارت داغ میشد روی پوست میانداختند و به این ترتیب اثر روی چرم چاپ میشد. معرق چرم که با استفاده از پوستهای مختلف که رنگهای مختلفی دارد نیز تا حدودی به این شکل کار میشده است. اما سوخت نگارین در واقع از دو واژه سوخت به معنای سوزاندن و نگارین به معنای زینت داده شده است که با حرارت و آتش در واقع نقش آفرینی میکنیم که شکلهای مختلفی هم هست. مثل خطاطی با سوزاندن، نقاشی با سوزاندن. روش کار نیز به این شکل است که ابتدا ابزارهایی را داغ میکنیم و روی سطح کار قرار میدهیم. سطح کار نیز میتواند چوب، چرم، کاغذ، پارچه و … باشد. در صورت استفاده از پارچه یا کاغذ میزان ضخیم بودن آن بسیار مهم است.
- شیوه کار چطور است و چه محصولی دارد؟
یکی راه ارتزاق ماست و راه دیگر هدف هنری ما از باور یک اثر هنری است. من همیشه به هنرآموزان خود هر دو راه را به صورت موازی پیشنهاد میدهم و گفتهام هردوکار را انجام دهند، در ضمن اینکه اصالت هنر را حفظ میکنید راه دوم را هم به صورت موازی پیش ببرید. این هنر به نظر من یک هنر سینوسی است. به این معنا که با حداقل انرژی حداکثر استفاده را داشته باشید. یکی از کارشناسان سازمان میراث فرهنگی و گردگشگری زمانی به من گفت این هنر شما بسیار جالب است. چرا که زمانی اگر بخواهیم به طور مثال یک معرق کار را برای ارائه آثار و برپایی نمایشگاه به یک کشور خارجی ببریم باید تمام ابزار وسایل وی را که زیاد است با خود ببریم. اما تمام ابزار شما برای خلق یک اثر هنری فقط در یک کیف جای میگیرد. با تمام اینها هنوز برای ارائه آثارم نتوانستم به خارج از کشور سفر کنم اما از طرف اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی معرفی شدم که در صورت برگزاری نمایشگاهی در خارج از کشور من نیز بتوانم آثارم را به معرض دید علاقهمندان بگذارم.
- چقدر به این هنر توجه شده است؟
به این هنر در کشور بهایی داده نمیشود. در سازمان فنی و حرفهای برای این حرفه یک کد تعریف شده است و جزو آموزشهای فنی و حرفهای محسوب میشود. اما در زمینه نوع آموزش که در دفترچه راهنما قید شده بود تحقیق کردم متاسفانه از نظر بنده نوع آموزش کاملا اشتباه است.
- در مورد دریافت درجه یک هنری که دریافت کردید توضیحی بدهید.
9 سال پیش به اتفاق همسرم و یکی از فرزندانم به دعوت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تهران به آنجا سفر کردیم. در اتاقی که جلسه در آن برگزار میشد، چند نفری حضور داشتند. از جمله یک کارشناس هنری که خودش هم کار سوخت انجام میداد. به من هم از قبل گفته شده بود تا چند نمونه از آثار خودم را بیاورم. من هم فقط یک قلم نی که تصویر میرزا محمد رضا کلهر روی آن نقش بسته بود را به همراه خودم بردم. مسئول جلسه فردی بود به نام زاویه که وقتی این اثر هنری را دید با شگفتی از من سوالاتی در این مورد میپرسید که چطور این کار را انجام دادی! و متوجه ظرافت و اصالت کار شده بود. من نیز در پاسخ گفتم که با یک سری ابزار دست ساز که خودم ساختهام و شعله آتش این کار را انجام میدهم. کارشناس حاضر در جلسه به من تهمت دروغگویی زد. منم در جواب گفتم که من مهمان شما هستم و این برخورد با یک مهمان صحیح نیست. بعد از آن یکی دیگر از آثارم که با نور خورشید نقاشی کرده بودم را نشان دادند که آن کارشناس در جواب گفت اصلا این کار امکان ندارد. جلسه تمام شد و بعد از گذشت زمانی هیچ خبری از آنجا نشد و خودم هیچوقت به دنبال این قضیه نرفتم. تا همین امسال که اوایل ماه رمضان بود، خانمی از وزارت ارشاد با من تماس گرفت و گفت تبریک، ما به شما درجه یک هنری را دادیم. بخاطر فشار روی خودم در طی این چند سال دیگر نمی توانستم صحبت کنم. تمام فعالیت این چندین سال من، ناملایمتیها، سختیها در همان حال از جلوی چشم من گذشت. بسیاری از هنرها را یاد دارم اما رستاخیز احساسات من هنر سوخت است.
- در حال حاضر چه فعالیتهایی در این زمینه دارید؟
در حال حاضر در کارگاهم کار میکنم و آثاری را برای یک نمایشگاهی که قرار است حدود دوماه دیگر در تهران برگزار شود آماده میکنم. قرار است تمام بزرگان خوشنویسی را به صورت سوخت کار کنم تا در این نمایشگاه به معرض دید قرار داده شود. هنرجو در این زمینه دارم. به کارگاهی کوچکی که در منزل دارم میآیند و این هنر را به آنها آموزش میدهم.
- چه پیشنهادی برای بهبود روند این هنر نوظهور در جامعه و تبدیل آن به یک صنعت دارید؟
اولین ارگانی که میتواند برای معرفی این هنر یک تصمیم جدی بگیرد صدا و سیماست. چون معرفی و تبلیغ از طریق صدا و سیما و دیدن برنامهای با این موضوع در وسعت زیاد میتواند معرف خوبی باشد و بازخورد خوبی هم خواهد داشت.
گفتگویی از حامد دائمی