موسیقی ایرانی تافته جدابافتهای است
کیوان علایی، متولد1343 در مشهد است.آهنگساز رسمی صدا و سیما، دارنده مدرک دکترای افتخاری موسیقی، برنده چندین دوره جایزه جشنواره فجر، جشنواره فیلم کوتاه مشهد، جشنواره تولیدات صدا و سیما، مولف کتابهای «روشهای پیشروی آهنگسازی برای موسیقی ایرانی»،«کنتر پوآن مدرن ایرانی»، «هارمونی و کنترپوآن میکروتونال»، خالق آثاری چون «سوئیت سمفونی اترک»،«کوارتت برای کمانچه در ابوعطا»، «آرام دل»، «بامدادان، برای سنتور و ارکستر در چهارگاه»،«شب به خیر کوچولو»، نوازنده سنتور با سابقه تدریس در دانشگاه آزاد واحد هنر و دانشکده صدا و سیمای تهران. با او در مورد جایگاه موسیقی ایرانی به گفتوگو نشستیم و او صبورانه به پرسشهای ما پاسخ داد.
- به نظر شما موسیقی ایران در جهان چه جایگاهی دارد؟
شاید نظر دادن قطعی و مشخص در مورد اینکه جایگاه موسیقی ایرانی در جهان کجاست و جهانیان چه نظری در مورد موسیقی ما دارند، برای یک ایرانی که از درون به این سوال نگاه میکند آسان نباشد. چرا که ما با این موسیقی بزرگ شدهایم، علاوه بر اینکه در ژنهای ما نیز جاری است. مثلا اگر یک نغمه دشتی را در نظر بگیریم، غوغایی را که در قلبمان راه میاندازد و چنگی را که بر روحمان میفکند و اشکی را که در میآورد… آیا میتوان انتظار همین گونه تاثیر را بر یک انسان دیگر در گوشهای دیگر از کره زمین مثلا در نقطهای از آرژانتین یا پاریس یا… یافت؟ تصور نمیکنم برداشت آن شخص از این موسیقی و تکانی که روحش میخورد، با ما یکی باشد… اما قطعا میتوانم بگویم که بدون شک موسیقی ما، یعنی موسیقی ایرانی، تافتهای جدا بافته است!
- چرا بر این اصطلاح (تافتهای جدا بافته) تأکید دارید؟
چون تنها موسیقی ماست که با داشتن فواصل هفتاد و پنج صدم پردهای خاص خود در بین بعضی از درجات مدل گامی ملودی شخصیت و طنین خاص ملودیهای جاری در آن را باعث میشود. در موسیقی ما است که جاذبه خاص درجات، شکل قرار گرفتنشان و مجموع کلی ساختمان درجات گام باعث ایجاد قسمتها و بستههای صوتی محدودهای خاص در طول مُد میگردد که بعضا با درجات چهارتایی از هم جدا میشوند.
اما موسیقی ما هنوز دارای بافت قدیمی ملودیک خود است و هنوز بیشتر آن را به همین شکل تک صدایی و یک خط ملودی تنها میشناسند. در صورتی که این موسیقی قابلیت بسیار خوبی برای چند صدایی شدن دارد و تازه با این شکل قدرت اصلی خود را نشان خواهد داد. توجه داشته باشیم که با رشد فکری و مغزی بشر امروزه موسیقی جدی و آنچه مغز را به چالش وا میدارد دیگر موسیقی تک صدایی نیست و موسیقیدانان حرفهای به این نوع موسیقی با دیده مدلهای ابتداییتر موسیقی بشر مینگرند. تصور میکنم جدا از اینکه موسیقی ایرانی با چند صدایی شدن درست و با راهکارهای مناسب، زیباتر، عمیقتر و با ارزشتر خواهد شد، راه بهتر و موثرتر و محکمتری برای ارائه و به نمایش گذاشتن جهانی آن نیز خواهد بود.
- همان طور که میدانیم کلنل علی نقی وزیری اولین کسی بود که به فکر ارکستره کردن موسیقی ایرانی افتاد و بعدها صبا و خالقی و دهلوی. از زمان آنها تا کنون موسیقی ارکسترال ایرانی چه پیشرفتهایی کرده است؟
فکر میکنم با اولین تلاشهایی که کلنل وزیری برای تنظیمهای جدید موسیقی ایرانی انجام داد اولین زمینههای رشد و دگرگونی و پر بارتر شدن موسیقی ما، ایجاد شد. وقتی شما از صحبت از ارکستره کردن موسیقی ایرانی و یا هر موسیقی دیگری میکنید، اولین و اصلیترین نکتهای که به نظر میرسد استفاده از ترکیبات هارمونی در ساختار تنظیم ارکستر هست. وگرنه یک موسیقی مونو فونیک که با کلی سازهای رنگارنگ هم نواخته شود، باز تفاوت کلی با همان موسیقی تک سازی اولیه نخواهد داشت؛ و حتی به نظر من این موسیقی یک خطی و تک صدا با همان یک ساز زیباتر خواهد بود. بنابراین اقدام مهم و تکامل بخش برای موسیقی ایرانی در آن موقع استفاده از ترکیبات چند صدایی و هارمونی در ساختار ارکستر به شمار میرفت.
طبیعتا کلنل وزیری به عنوان یک پیشرو و شخصی که با شجاعت در آن زمان سدهای مرسوم و دیدگاههای بسته را شکست، بسیار قابل احترام و ستایش هستند. اما البته طبیعتا ایشان هنوز در اولین مراحل تجربه هارمونی برای مُدها و نغمههای ایرانی بودند (همینطور جناب صبا و یا حتی آقای خالقی و …) به همین دلیل تجربیات و کشف قواعد هارمونی جدیدتر که مناسب شخصیت و طنین خاص موسیقی ایرانی باشند بسیار با ارزش بود که مشخصا توسط حسین دهلوی صورت گرفت. این تلاشها و مطالعات و تحقیقات هارمونیک، زمینههای خوبی را برای جوانان پویا و جستجو گر راههای جدید برای پیشرفت موسیقی ایرانی به وجود آوردند و به همین علت ابداعات جدیدتر و متنوعتری برای تنظیم مُدهای ایرانی صورت گرفت. که از بین کسانی که به این مهم دست یازیدهاند و آنطور که در ذهن من الان به خاطر دارم میتوانم از آقایان پرویز محمود، گریگوریان، علی رهبری، احمد پژمان، رنجبران و… نام ببرم.
- پس به نظر شما موسیقی ایرانی قابل هارمونیزه شدن است؟
بله، قطعا همین طور است. باید تأکید کنم که موسیقی ایرانی (چه در شکل دستگاهی و ردیف، و چه در حالت موسیقی بومی و محلی) به دو شکل کاملا قابل هارمونیزه شدن است. شکل اول حالت استفاده از تعدیلسازی فواصل intervals temptations است که هارمونی جدیدی برای تنظیم مُدهای ایرانی معرفی میکند. هارمونی که توسط همه ارکسترهای معتبر و بزرگ دنیا قابل اجرا هستند (در این حالت ممکن است از این هارمونی برای تنظیم ملودیهای ایرانی به شکل تعدیلشده و یا حتی در شکل اصلی و اصیل خود، یعنی با فواصل میکروتونال استفاده کرد) به این شکل موسیقی ایرانی قابل ارائه با هر ارکستر سمفونیک معروفی در دنیا خواهد بود. بنده قواعد و الگوهای جدید این کار را در کتاب روشهای پیشرو برای آهنگسازی ایرانی، به تفکیک دستگاهها ارائه کردهام. (نمونه قطعات تنظیم شده با این هارمونی: My heart برای پیانو بر اساس موسیقی شمال خراسان، قطعه خراسان کبیر برای ارکستر و دو تار، پرلود و فوگ ایرانی برای ارکستر بزرگ و…) است.
اما روش دوم، استفاده از فواصل ربع پردهای به همان شکل که در موسیقی و مُدهای ما مورد استفاده قرار میگیرند هست. به این شکل شاید لحن اصلی موسیقی ما بیشتر حفظ شده و از طرفی زیبایی و لذت شنیداری بیشتری را برای گوش ایجاد خواهد کرد، به دلیل چند صدایی شدن. باز بنده الگوهای قابل استفاده برای این کار را برای دوستداران و دانشجویان آهنگسازی در کتاب هارمونی میکروتونال خود در 5 جلد به تفکیک دستگاهها توضیح دادهام.
- نظرتان در مورد سازهای ایرانی از جهت رنگهای صوتی و ساختمان آنها چیست؟
سازهای ایرانی نیز مانند موسیقی و نغمههای ما خاص بوده و طنین هر کدام دارای جلوه موسیقایی مخصوص خود است. در این جا چند نکته را که به نظر بنده میرسد باید نسبت به این سازها عرض کنم. اول اینکه سازهای ایرانی دارای محدودیتهای قدیمی و دست و پا گیر زیادی برای آهنگساز امروزی هستند، و متاسفانه هنوز تلاش لازم برای از بین بردن این نقصها صورت نگرفته است. با کمال تعجب و تاسف میبینیم که خیلی اوقات حتی دست زدن به شکل ساز و یا ایجاد تغییر در ساختمان آن را گناه و یک عمل ممنوعه می پندارند!.
- طنین صدا چطور؟ چه تأثیراتی دارد؟
طنین خاص اکثر سازهای ایرانی برای تک نوازی شکل گرفته و رشد یافتهاند (البته این موضوع طبیعی بوده و با توجه به سیر تاریخی موسیقی ما و شکل استفاده از ساز در بیان این موسیقی که اصلا خود تک خطی بوده، به وجود آمده و باعث رشد ساختمان ساز در این جهت شده است. این مسئله باعث میشود ترکیبات هارمونیک خیلی هماهنگ و همگونی را نتوان تنها با استفاده از سازهای ایرانی نوشت و به وجود آورد. به عبارت دیگر یک ارکستر که تنها از سازهای مختلف ایرانی با رنگهای متفاوت تشکیل شده باشد، متاسفانه نخواهد توانست تفکرات موسیقایی و احساسی متنوع و پویای یک آهنگساز را جوابگو باشد. توجه داشته باشید که این امری کاملا طبیعی است، چنانچه در ساختار ارکستر جهانی و بینالمللی امروزه نیز میبینیم که سازهای موجود الان، بارها و بارها تغییر شکل داده و تعویض شدهاند تا در نهایت این ابزار بزرگ توانا به وجود آید. آنهم توانا در تصویر کردن همه تخیلات یک موسیقیدان!
- به عنوان آخرین سئوال در مورد محدوده صوتی و تکنیکهای نوازندگی هم توضیحاتی بفرمایید.
جالب است که میبینیم اکثر سازهای ایرانی با دنبال کردن حنجره انسان و به عبارتی دیگر آواز ساخته شده و شکل گرفته اند. محدوده صوتی اکثر سازهای ایرانی تقریبا به اندازه محدوده صوتی مجموع صدای آقایان و خانمهاست، و بسیاری از تکنیکهای نوازندگی این سازها با قصد تقلید و نمونه سازی دوباره تکنیکهای آوازی ایرانی بر روی ساز به وجود آمدهاند. مثلا انواع اشارهها و تکیهها، نتهای زینت، درابها و…
- ممنون از اینکه وقت خودتان را در اختیار ما قرار دادید.
من هم سپاسگزارم.
توضیحات:
- پرده و نیم پرده: روی صفحه کلید پیانو هر نت فرکانس(بسامد) ویژه خود را دارد. اگر بین هر دو شستی روی پیانو یک شستی وجود داشته باشد آن دو شستی با هم یک پرده فاصله دارند و اگر دو شستی کاملا کنار همدیگر باشند و هیچ شستیی بین آنها نباشد آن دو شستی با هم فاصله نیم پرده دارند. در موسیقی غربی فواصل کوچکتر از نیم پرده وجود ندارد، ولی در موسیقی شرقی وجود دارد.
- گام و مُد: فرض کنید از سطح زمین تا سطح بالاتر فاصلهای به اندازه شش پله یا دوازده نیم پله وجود دارد. (پلهها به فاصله پرده و نیم پلهها به نیم پرده تشبیه شده اند). فرض کنید هنگام بالا رفتن از نیم پلهها نُتها به ترتیب به صدا در آیند. به گونههای بسیار متنوعی میتوان پلهها و نیم پلهها را طی کرد تا به سطح بالاتر رسید. مثلا شش پله یا دوازده نیم پله و… . نُتهایی که به ترتیب در زیر پاها به صدا در میآیند اشاره بر «گام» و الگوی قدم برداشتن اشاره بر «مُد» دارند.
- دستگاه: هر دستگاه مجموعهای است از قطعات موسیقی که بر اساس نظم خاصی به هم پیوند خوردهاند… (مبانی نظری موسیقی ایرانی، حسین علیزاده)
گفتگویی از محمد ضروری