تجربه سختِ زندگی مدرن
مارشال برمن در مقدمه کتاب خود (تجربه مدرنیته) مینویسد: «کمی پس از پایان نگارش این کتاب، پسر عزیزم مارک، که پنج سال داشت، از دستم رفت. من این کتاب را به او تقدیم میکنم. زندگی و مرگ او بسیاری از ایدهها و مضامین کتاب را ملموس و قابل فهم میکند: این ایده که آنانی که همچون او در جهان مدرن بسی شاد و آسودهخاطرند، ممکن است در برابر شیاطینی که در این جهان مأوا گزیدهاند، بسیار آسیبپذیر باشند؛ این ایده که برنامه روزانه رفتن به زمین بازی و دوچرخسواری، خرید کردن و غذا خوردن و ظرف شستن، و شوخیها و بازیهای هر روزه، نه فقط بینهایت زیبا و لذتبخش، بلکه در عین حال بینهایت ظریف و شکننده است؛ اینکه حفظ و دوام این زندگی ممکن است مستلزم مبارزهای بس سخت و قهرمانانه باشد، که ما گهگاه در آن بازندهایم. ایوان کارامازوف (قهرمان رمان داستایوسکی) میگوید مرگ کودکان، بیش از هر چیز دیگری، این میل را در او بر میانگیزد که بلیت ورود خویش به عالم هستی را پس بدهد. ولی او بلیت خویش را پس نمیدهد. او به جنگیدن و عشق ورزیدن ادامه میدهد. او به ادامه دادن ادامه میدهد».
او در ادامه مینویسد: برای ما مدرن بودن یعنی تعلق داشتن به محیطی که ماجرا، قدرت، شادی، رشد و دگرگونیِ خود و جهان را به ما وعده میدهد و درعین حال مارا با تهدیدِ نابودی و تخریب همه آنچه میدانیم و همه آنچه هستیم روبهرو میسازد. مدرن بودن یعنی تعلق داشتن به جهانی که در آن به قول مارکس «هر آنچه سخت و استوار است دود میشود و به هوا میرود».
گرداب زندگی مدرن از سرچشمههای بسیاری تغذیه شده است:
- کشفیات بزرگ در قلمر زندگی فیزیکی
- افتوخیزهای عظیم در شمار جمعیت
- رشد مناطق شهری
- گسترش نظامهای ارتباط جمعی
- جنبشهای اجتماعی تودهای
- بازار جهانی سرمایهداری
برمن در ادامه به سه مرحله اساسی در تحول مدرنیته در تاریخ اروپا اشاره میکند و مشخصات این مراحل را چنین فهرست میکند:
- از آغاز تا پایان قرن 18: شروع تجربه زندگی مدرن و عدم آگاهی نسبت به آن (چهرهای که در این مرحله برمن بر آن اشاره دارد ژان ژاک روسو است)
- با آغاز خیزش انقلابی در دهه 1790 شروع میشود و تا قرن بیستم ادامه دارد. برمن در این باره مینویسد: «اگر حدود صد سالی به پیش رویم و بکوشیم تا ضرب آهنگ و طنین خاص مدرنیته قرن نوزدهم را مشخص سازیم، نخستین چیزی که نظرمان را جلب خواهد کرد، زمینه یا منظر بسیار پیشرفته، تفکیک شده، پویا و جدیدی است که تجربه مدرن در متن آن تحقق مییابد. این منظری است متشکل از ماشینهای بخار، کارخانههای خودکار، راهآهنها، مناطق موجودیتی محلی و محدود است. شمار کثیری از تجارب نو به آدمی عرضه میشود: منظر شهرهای پرجوش و خروشی که یک شبه و غالباً به قیمت عواقب هولناک انسانی، از دل خاک سر برآوردهاند؛ منظر روزنامههای یومیه، تلگرافها، تلفنها و دیگر رسانههای جمعی که جملگی در مقیاسی همواره گستردهتر ارتباطات را برقرار میسازند.»
- گسترش موج مدرنیته در قرن بیستم و جهانی شدن آن در قرن بیستم. به طوری که پراکنده میشود و بخش وسیعی از عمق خویش را از دست میدهد.
با نگاهی به مقدمه و فصل نخست کتاب تجربه مدرنیته
نوشته: مارشال برمن
ترجمه: مراد فرهادپور