وقتی عشق، محدودیت را ازپای درمی آورد
شماره موبایلش را در گوشیام ثبت کردم تا صفحه اینستاگرامش را فالو کنم ولی در عین ناباوری هنوز از منزلشان خارج نشده بودم که پیام درخواست برای فالو کردن از سوی آیلر دارابی برایم ارسال شد. دختری 25 ساله که در هنگام تولد به دلیل نرسیدن اکسیژن کافی به سلولهای مغزی، بخشهایی از سلولهای مغزش از بین رفته بود که در اصطلاح پزشکی به آن cp میگویند. علی رقم همه محدودیتهایی که افراد، خانوادهها و حتی جامعه از cp شدن یک فرد متحمل میشوند اما آیلر با زیرکی ذاتی خود، مرز محدودیتها را شکسته است. باید با اینگونه افراد آشنا باشید تا بدانید چگونه وقتی پای عشق در خانواده درمیان باشد، کار با یارانه، مدیریت یک صفحه اینستاگرام و نقاشی با پا، میتواند تنها بخشی از هنرنماییهای افراد مبتلا به cp باشد. عشقی که در نگاه پدر و مادر آیلر به وفور موج میزند و مارا به تماشای نقاشیهای دختر هنرمند و خندانش در سرتاسر خانه فرا میخواند.
آیلر میتوانست به راحتی با پای خود بنویسد و با لب تاپ خود کار کند. آرشیو کارهایش را که خودش در فتوشاپ چیدمان کرده بود را در لبتابش نشانمان دهد. صفحه شخصی اینستاگرام آیلر جالب توجه است صفحه ای که خودش آن را مدیریت می کند، پست میگذارد، فالو می کند و به کامنتها پاسخ میدهد. در قسمت معرفی آن خود را طرفدار تعصبی مهدی مقدم، خواننده، میخواند و به قدری این طرفداری عمیق است که این خواننده به دیدارش می آید و حتی نقاشی چهره خودش را که توسط آیلر کشیده شده در صفحه اینستاگرامش به نمایش میگذارد. تسلط آیلر به تکنیکهای نقاشی چون آبرنگ، مداد رنگی، کولاژ و… که همگی را با پا انجام می داد برایمان عجیب جلوه میکرد!
میترا اعزازی، مادر آیلر، معتقد است که هیچگاه به دلیل cp بودن آیلر، او را مخفی نکرده و همیشه در جمع خانواده و در مهمانیهای مختلف حضور داشته است. نقاشی را از 12 سالگی شروع کرده بود اما طراوات و تازگی رنگها در آثارش خبر از دلگرمی عمیقی میداد که میتوان ریشهاش را در نگاه گرم پدر و مادر آیلر و حساسیت آنها در نگهداری آثار آیلر دید.
مادر آیلر به رقم گلههایی که از کاستیهای آموزشی، کمبود امکانات، نگاه های آزار دهنده افراد در سطح جامعه و بیتوجهی مسئولین به تامین امکانات برای این قشر از افراد جامعه داشت اما از حمایتهای خود و خواهر و برادر آیلر با شور و شوق صحبت میکند.
وی با بیان اینکه متاسفانه در شهرهای ما فضاسازی مناسب برای اینگونه افراد وجود ندارد، ادامه میدهد: سوادآموزی نیز برای آنها بسیار مشکل است و کمتر توسط مربیان مرتبط با این حوزه انجام میشود. به دلیل هیجان بالایی که در لحظات ابتدایی در مواجه با موضوعات جدید دارند، ارتباط گرفتن با آنها کمی سخت است و صبر و حوصله فراوانی میخواهد.
میترا اعزازی درباره چگونگی آموزش خواندن و نوشتن به آیلر تاکید میکند: بعضا ما ایرانیها کم صبر هستیم ولی باید این نکته را مدنظر داشت که این افراد تا زمانیکه هیجان زده هستند، آموزش نمیپذیرند و ابتدا باید 10دقیقه صبر کرد تا با مربی آشنا شود و آرام شود تا مطالب را از مربی دریافت کند. آموزش آیلر در مدارس نبوده و اکثر تواناییهایش را با بهره گیری از هوش خود و آموزش توسط خواهر و برادرش بدست آورده است.
وی درباره نحوه کنار آمدن خواهر و برادر آیلر با این موضوع میگوید: به برادر و خواهر آیلر گفتم، ببینید باید قبول کنیم که یکی از اعضای خانواده ما متفاوت است و به کمک همه ما نیاز دارد. باید دست به دست هم دهیم تا تمام تواناییهایش بروز و ظهور پیدا کند.
وی درباره کار با رایانه آیلر میگوید: از زمانی که برادرش لب تاب خرید، با بازی معروف قارچ خور شروع بکار با لبتاب کرد ولی کار بالب تاب به بازی ختم نشد و آیلر با دقت فراوان به کارهای برادرش توانست به بخش های مختلفی از جمله فوتوشاپ هم آشنا شود و در حد آماتور می تواند عکسها را در این نرم افزار ادیت کند.
شاید همین حمایتها است که باعث شده آیلر در کارنامه کاری خود چندین نمایشگاه نقاشی انفرادی و جمعی با دوستان هم نوع خود داشته باشد. شاید بتوان گفت در زمانه ای که افراد بدون هیچ توجیهی دست از کار و تلاش می کشند و از انجام کارهای روزمره خود به دلایل واهی عاجزند، آیلر، بی نظیر است؛ البته نه به دلیل توانایی هایش بلکه از این جهت که نا امیدی در نگاه او راه نداشت و نمونه عینی برای شکست محدودیتها و نمود توانمندیها بود!
گزارشی از عفت رضوی