حکیم فردوسی طوسی: من را هم رنگ کردند
“در میانه یکی از میدانهای اصلی شهرم ایستادهام و به پرندگان زبان شعر میآموزم. برای درختانی که دورم جمع شدهاند فردوسی میخوانم و گاهی نیز همه باهم “سرفه” میکنیم. صدای فوارهها، مشاجره ماشینها را کمرنگ کرده است اگرچه روزمرگی آدمها یاد مارا بلعیده و هضم کرده است. همین چندوقت پیش بود که مردانی با سطلهای رنگ در دست آمدند و من را مثل خیلی از مجسمههای دیگر شهر رنگ کردهاند. شاید اگر این خبر به گوش آنطرف آبیها برسد به این همه ابتکار خلاقیت بخندند و شاید دلشان بسوزد و بخواهند اسم من را هم بعنوان یکی از مشاهیر خود مصادره کنند.” اینها شاید دردودلها مجسمه ای باشد که متعلق به حکیم ابوالقاسم فردوسی است و نام بلندش نیاز به توضیح و تعریف و تمجید ندارد. این مجسمه و تعدادی دیگر از مجسمههای نفیس و فاخر که توسط اساتید برجسته این هنر ساخته شده است برخلاف داشتهها و دانستههای مجمسهسازی در دنیا با بیسلیقهگی رنگ شده و مورد آسیب جدی قرار گرفته است. آثاری که با دست هنرمندان برجسته ایرانی با طراز جهانی ساخته شده است که گوستینوس آمبروزی مجسمهساز ایتالیایی در تمجید یکی از آنان گفته است: دنیا بداند، من خالق مجسمه فردوسی را میکلآنژ ثانی شرق شناختم. میکل آنژ بار دیگر در مشرق زمین متولد شده است. مجسمه ها و سردیسهای این شاعر پر آوازه علاوه بر چند شهر ایران مانند تهران و مشهد، در کشورهایی مانند فرانسه، ایتالیا، آلمان و تاجیکستان نصب شده است اما آیا این کشورها همانند ما با آثار فاخر خود برخورد میکنند؟. حال و روز وخیم این اثر هنری باعث شد تا به سراغ چند مجسمهساز برجسته مشهدی رفتیم تا نظر آنها را جویا شویم.
سید صالح موسویان (مجسمهساز و مولف کتاب شاهکارهای مجسمهسازی دنیا)
مجسمه نصب شده در میدان فردوسی مشهد اثر مرحوم استاد اسماعیل ارژنگ از چهرههای برجسته این هنر است و جنس برنزی دارد. این اثر در اواخر دهه بیست در تهران ساخته شده و بعد برای نصب به مشهد منتقل شد. تکنیک ساخت در این مجسمه منحصر بفرد است و با پیچ مهره قسمتهای مختلف آن به متصل شده است و مراحل ساخت آن نیز زیرنظر پدر استاد ارژنگ مرحوم غلامرضا ارژنگ که از بنیانگذاران مجسمهسازی ایران است انجام شده است.
مجسمه فردوسی علاوه بر ارزش ماده تشکیل دهنده آن که برنز است از بعد هنری و تاریخی نیز بسیار اهمیت دارد زیرا یکی از اولین مجسمههای مشهد است و همینطور توسط استادی برجسته ساخته شده است که آثار وی را در پار ملت ملاحظه میکنیم. متاسفانه این مجسمه و خیلی از مجسمههای دیگر شهر، رنگ شد درصورتیکه در هیچجای دنیا این مسئله باب نیست. ما مجسمههای برنزی در یونان مشاهده میکنیم که بیش از 2هزار سال قدمت دارد و هیچوقت چنین اتفاقی نیفتاده است. مواد شیمیایی موجود در رنگ به این آثار آسیب جدی وارد میکند و ما برای نگهداری از آنها باید از روشهای علمی روز دنیا بهره ببریم.
تابحال حرکت مهمی برای ثبت این اثر در فهرست آثار ملی علیرغم ارزش بالا آن صورت نگرفته است و امروزه شاهد گم شدن این مجسمه در بین درختان میدان فردوسی هستیم در حالیکه در تمام دنیا فضای شهری طوری طراحی میشود که از مجسمه تاثیر بگیرد اما در مشهد این اتفاق که نیفتاده است هیچ که مجسمه از دید مردم گم شده است.
نادر سیار (مجسمهساز و عضو انجمن مجسمهسازان ایران)
برای مشهد مجمسه فردوسی میدان فردوسی یک زمجسمه دیده نشدهاست زیرا درختان مانع شده تا خودش را نشان بدهد. متاسفانه در زمان مدیریت یکی از اعضای فعلی شورای شهر در معاونت فرهنگی و هنری، این مجسمه توسط روغن جلا و اکلیل رنگ شد که من همان موقع اعتراض خود را به مسئولان اعلام کردم که این کار اشتباه است و ارگانهای ذیربط از این اتفاق اظهار بیاطلاعی کردند و مشخص نشده متولی این اشتباه چه کسی بوده است.
من همان زمان به شهرداری و شورای شهر پیشنهاد دادم که بدون دریافت هزینه و با روشهای علمی مجسمهها را رنگزدایی کنم اما توجیه آنها این رنگآمیزی بخاطر فضولات پرندگان بوده است آنرا نادیده گرفتند درحالیکه در اروپا در اکثر خیابانها و میدانها مجسمه فاخر وجود دارد و هیچگاه رنگ نمیشود.
از طرفی جانمایی و محتوای برخی از آثار ساخته شده نیز بنظر چندان مناسب نیست و برای مثال میشد مجسهای زیباتر برای میدان جانباز با همان مفهوم ساخت و مسجسمه میدان مادر هم اگر در جای بهتری قرار داشت حتما بهتر دیده میشد.
مجسمه فردوسی در ارامگاه این حکیم و شاعر بزرگ نیز اثری فاخر و ماندگار از استاد ابوالحسن صدیق بناینگذار مجسمهسازی نوین در ایران است که ارزش بسیار بالایی دارد.
شاید باورش مشکل باشد اما وقتی چند هنرمند از قزاقستان برای دیدن شهر آمده بودند مجبور شدیم مسیری انتخاب کنم که از میدان فردوسی نگذرد چون حتما تاثیر منفی در باور آنها درباره هنر مجسمهسازی میگذاشت. این آثار حتما باید ثبت ملی شود و امیدوارم دستاندرکاران مدیریت شهری برای این کار اقدام کنند.
امید است این گزارش باعث ایجاد دغدغه در بین دوستداران و فعالان فرهنگی و برانگیختن حساسیت ارگانهای مربوط برای ثبت این آثار شود.
گزارشی از صادق شیخی