1

ترجمه و شعر معاصر (بخش سوم)

با بررسی دو مبحث گذشته در مورد ظرافت‌ها و پیچیدگی امر ترجمه و تاثیر ادبیات اروپایی بر روند شعر معاصر قصد آن را داشتیم تا به روند فعلی شعر در جامعهٔ امروز بپردازیم. برخی از صاحب‌نظران، تالیفات امروز و افت محسوس زبانی در ادبیات فارسی را از آسیب‌های ترجمه می‌داند، در صورتی که تالیف و ترجمه همواره مکمل یکدیگر بوده و هیچ‌گاه به نفع دیگری کم‌رنگ نشده و یا در حاشیه نرفته‌اند. درباره آفت و علت پسرفت در تالیفات ادبی باید به نبود مراکز به‌روز فرهنگی-ادبی و عدم آشنایی نویسنده با تازه‌های حیطهٔ هنری‌اش اشاره کرد.

شعر امروز فارسی محکوم به مصرف‌گرایی است و در آن نوزایی نقش بسیار کم‌رنگی دارد. اغلب اینگونه حس شده است که در فضای باز ادبیات امروز همهٔ مقاطع سنی می‌توانند آثارشان را به شکل کتاب منتشر کنند. عرضه و تقاضای شعر در بازار این روزها نه چندان بد بلکه خوب است. اگرچه ناشرین متعددی به حرارت این مبادلات دامن می‌زنند اما هزینه‌ای برای هیچ شاعری صرف نمی‌کنند و به هزینهٔ شخصی شاعران، کتاب‌هایشان توسط ناشرین چاپ می‌شود. سوالی در اینجا مطرح می‌شود، آیا واقعا همگی این کتاب‌های ادبیاتی نشر یافته، دارای محتوای شعری هستند و یا تنها عنوان شعر را یدک می‌کشند؟

باید گفت شعر یک مقوله کیفی بوده و سنجش آن با مفاهیم کمی تنها بصورت داده‌های آماری است. در سنجش یک شعر عوامل متعددی نقش دارند و یک نقاد متبحر با در نظر گرفتن معیارهایی از قبیل فرم، محتوا و صنایع ادبی و… می‌تواند به نقد یک اثر و سنجش آن بپردازد. با گسترش فضای مجازی و آشوب اطلاعات همگانی، هر متن بدون کیفیتی به علت عامه‌پسندی ناآگاهانه و شمار پسندهای کورکورانه، شعر تلقی می‌شود. در اغلب این متون نشر یافته در فضای مجازی، فقر واژگانی بیداد می‌کند. کمبود توجه به مقولهٔ مطالعه و وابستگی شاعران جوان به متن‌های رسانه‌ای ارایه شده در فضاهای مجازی به این وضعیت نابسامان دامن می‌زنند و به عده‌ای متشاعر فرصت دیده شدن می‌دهند تا روند نزولی شعر امروز همچنان ادامه یابد.

در پایان باید گفت ترجمه آثار دیگر هنرمندان غیرفارسی زبان دریچهٔ جدیدی است که بتوانیم در اتباط با پیرامون و دیگر فرهنگ‌ها به‌روز بوده تا در تعاملات زندگی روزمره خود تواناتر و از تجربیاتی بهره‌مند شویم که به پویایی زندگی ما رنگ و لعاب بهتر و بیشتری می‌بخشد. هم‌چنین مقولهٔ آسیب ترجمه اگرچه یک مساله روشن است اما به علت نبود علم به‌روز و کافی، به‌ناچار نیازمند استفاده از متون ترجمه شده و بکارگیری آن هستیم. ما نمی‌توانیم آسیب ترجمه را بر شعر امروز انکار کنیم اما عدم مطالعه و دقت مناسب در متون و مقاله‌های نشر داده شده، تاییدهای نابجای آثار در فضای مجازی و محدود شدن دایره کلمات روزمره به ادبیات مجازی دخیل شده و مورد استفاده در فضای مجازی به کاهش کیفیت شعر امروز کمک کرده است. اگرچه باید به این نکته اذعان کرد که عملکرد فرهنگستان زبان و ادب فارسی در معادل‌سازی و واژه‌گزینی نیز در این سال‌ها مطلوب نبوده است، با این وجود بی‌انصافی محض است که گناه خود را برعهدهٔ دیگران بگذاریم و مسوولیت و عواقب اشتباهات خود را نپذیریم.

 

یادداشتی از حامد حسنی آسیابدره