1

آینده کودکانمان را خاموش نکنیم!

بسیاری هستند که سال‌ها در حسرت داشتن یک فرزند می‌مانند و به هر دری می‌زنند تا خدا به آن‌ها یک کودک عطا کند؛ اما آیا فقط فکر کردن به تولد یک فرزند و دست یافتن به آن، پایان همه چیز است؟!

این روزها خبرهایی تلخ از وضعیت کودکان این سرزمین به گوش می‌رسد که نه تنها حال، بلکه آینده آن‌ها را هم تیره ساخته است. گاهی همان‌هایی که زمانی آرزوی داشتن فرزند را داشته‌اند، ندانسته و بی توجه به ذات پاک و لطیف کودکانه، این تیرگی تلخ را به زندگی فرزندانشان وارد می‌کنند.

گاهی در قامت یک بیان، یا در قالب یک تصمیم و یا دردناک تر از همه در شکل یک رفتار، این تلخی در یک لحظه و در یک موقعیت خاص به کودک منتقل می‌شود اما سال‌ها زندگی او، اطرافیانش و حتی فرزندانش را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

آمار منتشر شده از سوی مرکز خدمات درمانی «صدای یارا» که در حوزه حمایت از کودکان فعالیت می‌کند نشان از تنبیه 61 درصد کودکانی دارد که به نوعی خود یا اطرافیانشان با این خط ارتباطی این مرکز تماس گرفته‌اند و این آمار، به قدری قابل توجه هست که نتوان از کنار آن به سادگی عبور کرد و به همین دلیل اتفاقیه تلاش کرده است تا در گفتگو با متخصصین و فعالین این حوزه، بایدها و نبایدهای آن را مورد بررسی قرار دهد.

عدم وجود آمار دقیق از کودک آزاری در ایران

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با اشاره به این که به طور کلی انواع مختلف خشونت‌های خانگی مانند خشونت‌های جسمی، جنسی، روحی و غفلت، مختص ایرن و یک مقطع زمانی خاص نیست، گفت: از سال 1378 که اورژانس اجتماعی در کشور تأسیس شد که خود من مؤسس آن بودم و پس از آن بعضی از NGO ها هم خطوطی را برای یاری کودکان راه اندازی کردند، چون این خط توانست به مردم کمک بکند که اگر با موردی در حوزه آزار کودکان مواجه شدند، معرفی کنند، این امر باعث شده است که موارد این چنینی بیشتر شنیده شوند.

سیدحسن موسوی چلک در این باره افزود: الان منابع اجتماعی و همچنین شناخت مردم نسبت به این منابع بیشتر شده است و قوانین هم نقش حمایتگری خودشان را در این حوزه افزایش داده‌اند، به همین دلیل، هم این موضوعات را بیشتر می‌شنویم و هم تعداد گزارشاتی که در این حوزه در سطح افکار عمومی منعکس می‌شود بالا رفته است.

وی با تأکید بر این که نمی‌توان آمار صحیح و دقیقی از میزان آزار و تنبیه کودکان در جامعه ارائه داد، تصریح کرد: آماری که منتشر شده است مربوط به تماس گیرندگان با این خط است که با هدف حمایت از کودکان ایجاد شده و طبیعی است که بیشترین میزان تماس با این خط در حوزه آزار کودکان باشد، اما این که به طور کلی بگوییم 61 درصد کودکان مورد تنبیه قرار می‌گیرند به شکل دقیق امکان پذیر نیست و چون سیستم ثبت دقیقی در این رابطه نداریم، نمی‌توان به هیچ وجه تخمین درستی از میزان آن ارائه داد. در مورد آمار این گروه باید خیلی با احتیاط حرف زد ولی واقعیت این است که ما هم در کشور کودک آزاری داریم.

آزارهایی که پنهان می‌مانند

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با بیان این که بعضی از کودک آزاری‌ها هم هستند که اصلاً گزارش نمی‌شوند، اضافه کرد: آن چه که معمولاً مورد مداخله قرار می‌گیرد، آزارهای جسمی است. آزارهای جنسی به دلیل مسائلی که وجود دارد و بیشتر افرادی که مورد اعتماد هستند در نقش آزارگر جنسی ظاهر می‌شوند، پنهان می‌مانند و شناسایی آن‌ها هم سخت است. در بحث آزارهای روحی هم که تحقیر، تمسخر و … هستند، هیچگاه فرد برای پیگیری این‌ها اقدام نمی‌کند و در نتیجه حتماً آمارها در حوزه کودک آزاری بیش از آن چیزی است که خط یاری کودک، اورژانس اجتماعی و هر مرکز دیگری اعلام می‌کند.

موسوی چلک با اشاره به دلایل مختلف کودک آزاری از جمله عدم مهارت والدین با ویژگی‌های کودکان، میزان حمایت‌های قانونی از کودکان، درگیری اعضای خانواده با مواد مخدر و … خاطرنشان کرد: ما نمی‌توانیم بگوییم که حوزه اجتماعی یک جزیره است. آسیب‌های اجتماعی تحت تأثیر خیلی از مؤلفه‌ها هستند و تصمیم گیری در حوزه‌های دیگر می‌تواند روی این مسائل اثرگذار باشد. با این وجود، عموم آزارهای کودکان ناشی از جهل و نادانی است و فرد تصور این را ندارد که رفتارش زمینه آزار را فراهم می‌کند.

قربانیانی که خود آزارگر می‌شوند

وی با پرداختن به این که در آینده احتمال تبدیل شدن کودکی که مورد آزار قرار گرفته است به فردی که نقش آزارگر را دارد بیشتر است، ادامه داد: در چند سال اخیر خدمات ما توسعه بیشتری پیدا کرده است و دسترسی مردم به این منابع اجتماعی و خدمات بیشتر شده است. سیستم اطلاع رسانی به نسبت قبل هم از نظر کمی و هم سخت افزاری، گسترش یافته است و اخبار بیشتر منعکس شده و در اختیار مردم قرار می‌گیرد.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران تأکید کرد: برای کاهش کودک آزاری باید برنامه‌های پیشگیری تقویت شود اما این گونه برنامه‌های مداخله ای کمک می‌کنند تا افرادی که در معرض آزار قرار می‌گیرند در مدت زمان کمتری شناسایی شده و با مداخلات تخصصی انجام شده، عوارض این رفتارها کاهش یابد.

والدین و ناتوانی در تنبیه صحیح کودکان

علی سلمانی زاده، مشاور کودک و نوجوان و کارشناس ارشد روانشناسی عمومی در به دلایل مختلف این آسیب اجتماعی در حوزه کودکان پرداخت و گفت: اولین نکته ای که در این مباحث مطرح می‌شود این است که والدین معنای کلمه تنبیه را نمی‌دانند و وقتی از آن‌ها در مورد معنای تتنبیه سؤال می‌شود، محدود کردن، خشونت جسمی و اینگونه مسائل را مطرح می‌کنند، در حالی که کلمه تنبیه از تنبّه گرفته شده است که به معنای آگاه کردن است.

وی در اینباره افزود: وقتی از این والدین می‌پرسیم که آیا رفتاری که در قبال کودک انجام داده‌اید، او را نسبت به عملکردش آگاه کرده است، می گویند نه و باز هم شاهد تکرارش بوده‌اند و این نشان می‌دهد که آگاه سازی مسیر درستی را طی نکرده است.

مشاور کودک و نوجوان با اشاره به برداشت‌های غلط والدین از تنبیه بدنی، تصریح کرد: در اذهان والدین جا افتاده است که تنبیه بدنی به این دلیل که در لحظه فشاری را به کودک وارد می‌کند و سیستم درد را در او فعال می‌کند، بهترین راه برای این است که جلوی رفتاری که از دید آن‌ها نامناسب بوده را بگیرند؛ ولی اگر والدین بدانند که این گونه تنبیه‌های بدنی به تدریج مقاومت بدن کودکان را افزایش می‌دهد و در نتیجه در دفعه‌های بعدی باید میزان و شدت تنبیه بدنی را افزایش دهند، از گرفتن این تصمیم منصرف می‌شوند و ما حتی بعضی اوقات شاهد ناراحتی والدین به این دلیل هستیم که دیگر تنبیه کودک فایده ای ندارد و حتی کودک به دلیل افزایش مقاومت در صورت انجام یک رفتار، خودش در مقابل والدین داوطلبانه خواستار تنبیه می‌شود که به همین دلیل والدین پرخواشگرتر شده و دست به رفتارهای خطرناک تر می‌زنند.

زمانی که تنبیه مانع رشد کودک است

سلمانی زاده، با تأکید بر عدم شناخت والدین از روش‌های تنبیهی صحیح، اضافه کرد: والدین با روش‌های تنبیهی صحیح و آگاه کردن کودکان آشنایی ندارند. گاهی اوقات کودکان به دلیل ارتکاب رفتارهایی تنبیه می‌شوند، که در مسیر رشد طبیعی آن‌ها قرار دارد. یعنی اگر آن کارها را انجام ندهد، کارشناسان به اختلال و تأخیر رشدی کودک مشکوک می‌شوند. گاهی اوقات هم تفاوت سلیقه والدین با کودک باعث تنبیه آن‌ها می‌شود.

وی با بیان این که اگر والدین کمی با اصول تربیت فرزند و با اصول رشد کودک در ابعاد اجتماعی، جسمی، روانی، هیجانی و شناختی آشنا باشند، نیازی به استفاده از تنبیه ندارد، ادامه داد: اگر کودک به خودش یا دیگری آسیب بزند باید هرطور شده رفتار او را متوقف کنیم که اگر کم خطر بود والدین می‌توانند بحث بی تفاوتی را مدنظر قرار دهند ولی اگر رفتار پرخطر بود، بهترین روش این است که بجای تنبیه بدنی، یک محیطی را در خانه اختصاص دهند که زجرآور و ترساننده نباشد، اما کسل کننده باشد و کودک مدت زمانی را در آن محیط بگذارند و به او پیشنهاد دهیم که در آن زمان به رفتارش فکر کند.

تخریب آینده کودک با تنبیه غلط

کارشناس ارشد روانشناسی عمومی با پرداختن به پیامدهای تنبیه کودکان، گفت: تنبیه‌های مختلف والدین، طرحواره تنبیه را در کودک ایجاد می‌کند که او می‌پذیرد برای هر رفتاری که انجام می‌دهد نوعی از تنبیه را تجربه کرده است و در نتیجه در آینده به اصطلاح باید زور بالای سرش باشد. بعلاوه با تقویت عقده‌های حقارت کودک، ما فردی را داریم که همواره نیاز به تأیید و توجه دیگران دارد و خودش به طور مستقل نمی‌تواند کاری را انجام دهد و نباید از این کودک در آینده انتظار خلاقیت داشت؛ در برخی موارد این پیامدها گریبان افرادی را که در آینده با این کودکان مراوده دارند را هم می‌گیرد و بسیاری از اختلافات زناشویی، ریشه در همان گذشته دارد.

سلمانی زاده با تأکید بر این که برخی والدین هدفشان از تنبیه سرکوب کودکان است که این والدین در اصطلاح دچار برخی اختلالات روانشناختی هستند که به کودک آسیب می‌زنند، خاطرنشان کرد: معمولاً دوره‌های آموزشی که نهادهایی مانند بهزیستی، شهرداری و یا کلینیک‌های مشاوره برای تربیت فرزندان برگزار می‌کنند، به انتقلا اطلاعات و آموزش به مادرها می‌پردازد که این آموزش‌ها برای اجرا در درون خانواده با مقاومت دیگر اعضا و بخصوص پدران مواجه می‌شود که ناکارآمد می‌شود و باید تصمیمی اتخاذ شود که والدین در کنار هم این دوره‌های آموزشی را سپری کنند.

 

گزارشی از مصطفی قویدل