«دچار» یعنی دو خواهر مریم اصغری
جلسه نقد و تحلیل کتاب دچار اثر دو خواهر مریم و نجمه دلدار بهاری در حوزه هنری خراسان با اجرای قاسم رفیعا و محمد کاظم کاظمی و با حضور منتقدین و علاقهمندان به شعر برگزار شد .
در ابتدا کاظمی مسئول برگزاری این جلسه توضیحاتی مختصر در باب معرفی این اثر داد و در ادامه از آن دو دعوت به صحبت کرد. مریم دلدار بهاری در ابتدای صحبتهای خود ضمن تشکر از حضور شعر دوستان و منتقدین توضیحاتی در باب مشخصات ظاهری کتاب داد و گفت: همانطور که میبینید این کتاب به شیوه خاصی چاپ شده است و شعرهای هر کدام از ما از یک طرف کتاب چاپ شدهاند و این مجموعه دومین مجموعه چاپ شده مشترک ما دو خواهر است.
نجمه دلدار بهاری ضمن تاکید حرفهای خواهرش خاطرنشان کرد: این مجموعه آخرین مجموعه شعر مشترک ماست و از این به بعد در نظر داریم به طور جداگانه مجموعههایی را چاپ و منتشر کنیم. دو خواهر صحبتهای خود را با خواندن غزلی کوتاه از خود پایان دادند.
سلیقههای انجمنی و محفلی
یوسف بینا اولین منتقدی بود که در مورد مجموعه «دچار» سخن گفت. وی در ابتدای سخنان خود تصریح کرد: قبل از نقد و پرداخت به وجوه منفی و آسیبهای کار، از ارزش شعری این دو شاعر قدردانی میکنم. اما از منظر آسیبشناسی یک آسیب رایج در شعر ما که بیشتر در مرد غزلها وجود دارد، رواج سلیقههای انجمنی و محفلی است. قدیمها شعرهای قدیمی و پیرمرد پسند را شعرهای انجمنی مینامیدیم، ولی حالا همین ویژگی اکنون هم در غزلهای شاعران دیده میشود. این که شعر در انجمن و محفل جلب توجه میکند، ولی هنگام خواندن در کتاب آن کیفیت را ندارد. شعر وقتی در حالت خوانده شدن شفاهی است، باید دارای عاطفۀ بسیار باشد. زبان شعر محفلی باید یک زبان سهل و ساده باشد. اما اگر همینها (جدا از عاطفه) شگردهای اصلی شعر شود، دیگر رنگ میبازد و با اینها نمیشود مخاطب را درگیر کرد. به همین دلیل نقد واقعی وقتی شروع میشود که شعر روی کاغذ در اختیار منتقدین باشد.
مثلاً در همین کتاب، چند مورد کلماتی آمده است که درست نیست، مثل «همدیگر» یا «روشنبخش» یا «انگار کن»
یا در سطح نحوی، در جایی در شعر خانم مریم دلدار بهاری آمده است «یکباره کاخ آرزویم داشت میریخت» که نوع صرف کردن شعر ایراد دستوری دارد. خوب بود که کتاب قبلاً از نظر زبانی ویرایش میشد. هم چنین از نظر فنی هم کتاب حتماً به ویرایش نیاز داشته است. البته این تقصیر شاعران نیست و تقصیر ناشر است.
ارتباط صمیمانه با مخاطب
قاسم رفیعا منتقد دوم در اینباره گفت: من احساس میکنم که هر دو شاعر زبان شعر را خیلی خوب درک کردهاند و زبان و ساختار شعر این دو شاعر با هم متفاوت است. خانم نجمه خیلی راحتتر با مخاطب ارتباط برقرار میکند، چون گویا به صمیمت شعر بیشتر معتقد است تا شاعرانه سخن گفتن.
وی افزود: من درشعرهای نجمه دلدار بخصوص غزلها، بیتهای خیلی خوبی دیدم . به نظرم در کار هر دو شاعر غزلها با مخاطب بهتر ارتباط برقرار میکنند. همچنین در مورد اشعار مریم گفت: متاسفانه نوعی دستپاچگی در انتخاب شعر در بخش مریم دلدار احساس کردم که پیشنهادم این است که از خیلی از شعرها راضی نباشید و در انتخاب شعر وسواس بیشتری به خرج دهید.
شعرهای بدون نام
الهه فیاضی منتقد بعدی بعد از تبریک صمیمانه به دو خواهر به خاطر داشتن کتاب مشترک در انتقاد به طرح جلد کتاب گفت: در مورد اسم کتاب و طرح جلد هرچند قضیه سلیقهای است، ولی به نظرم باید اینها با هم مرتبط باشد. تصویر روی جلد کتاب قدری درهم و خشن و نامرتب است، در حالی که شعرها خیلی آرام و اتفاقهای آنها آرام است اما دربارۀ کلیات، خیلی خوب بود که شعر کلاسیک و نو هم میدیدیم که گویا شاعران نخواستهاند از این شعرها داشته باشند. از سوی دیگر مقدمههای کتاب، بیشتر تعریف و توصیف است، هرچند در مقدمهنویسی این رسم رایج است. شعرها بدون نام بودند و من این را خیلی میپسندم. چون شعری که اسم داشته باشد، ما را به پیشداوری میکشاند و به ما ذهنیت میدهد. اما اگر جزئیتر به کتاب بپردازم، یک نکته این است که حس میکنم دوستان شاعر ما نسبت به ابیاتشان علاقۀ خاصی داشتهاند. گاهی در یک مثنوی یک حرف چند بار تکرار میشود و بهتر بود که شعرها با وسواس بیشتری کوتاه میشد. از نظر تصویر و تخیل، میشود به شکل ذهنی شعرهای هر دو شاعر (به تعبیر براهنی) برسیم. شکل ذهنی هر دو شاعر فضایی کمتخیل است. مخاطب گاهی داخل کلیشهها گیر میافتد، به نظرم شاعر میتوانست از اتفاقهای عادی به کشف برسد، در حالی که به این کشف نمیرسد اما در مورد تصویرسازی، به تعبیر ازراپاوند قدرت تصویر به تخیل شاعر است. ولی خیلی وقتها شاعر با سادگی صحبت میکند بدون استفاده از تصویر، و یا هم تصویرهای کلی میآورد.
اصرار بر مردمگرایی زبانی
علیرضا سپاهی نایین چهارمین منتقد این جلسه گفت: به نظرم گاهی در این مورد که گفته میشود فلان مجموعه شعر از فلان عنصر خالی است، قدری اغراق میشود. به همین دلیل گاهی بهتر است که یک شعر از مجموعه با دقت بسیار حلاجی شود.کتاب با کیفیت خوبی چاپ شده است، نسبت به خیلی از کتابهایی که در این جلسه نقد و بررسی شده است. گنجاندن دو کتاب در یک کتاب هم کار ابتکاری و جالبی است و با جسارت ذاتی خواهران دلدار بهاری تناسب دارد.
وی در رابطه به مقدمه این کتاب افزود: اگر بخواهم از مقدمهها شروع کنم، این سه مقدمهای که بر کتاب نوشته شده است، در حکم هیچ است، چون مقدمهنویسان به شعرها نپرداختهاند. این مجموعه یکی از مصادیق اصرار بر مردمگرایی زبانی است و این نه میتواند خوب باشد نه میتواند بد باشد. از نظر من که علقهای به این آرایه دارم مثبت است، ولی بهتر است که شاعر در این مرحله نماند. یعنی شاعر فقط به زبان محاوره بسنده نکند و بیشتر به تأملات فکری توجه کند و مسائل اجتماعی و امثال اینها. ولی این کتابها بیشتر بیان یک موضوع است، موضوع شکستهای عشقی. ما بسیاری از بانوان شاعر خراسان را میبینیم که به زودی از عرصۀ شعر کنار رفتهاند. ولی من آرزو دارم که این دو شاعر به شعر قدری جدیتر فکر کنند و آن را تداوم دهند.
ویرایشها ضروری است
در پایان جلسه محمد کاظم کاظمی به عنوان منتقد آخر گفت: به نظر من یک نقطۀ قوت شعر خواهران دلدار بهاری، پیوند این شعرها با زندگی و تجربههای شاعر است. این شعرها بیشتر عاشقانه است، ولی عاشقانهای سنتی نیست که بر اساس تجربههای دیگران و یا سنت شعری کهن ما شکل یافته باشد، بلکه عینی و برخوردار از زندگی یک زن امروز است. ولی در کنار این قضیه میشود انتظار داشت که جز عشق، دیگر تجربهها، دغدغهها و مسائل جامعۀ انسانی هم در این شعرها رسوخ یابد، تا شاعران به تکرار و یکنواختی دچار نشوند. نکتۀ دیگری که به نظرم در این شعرها جلب نظر میکند، بعضی بیتها یا مصراعهای درخشان است که گاهی یک غزل را برجسته ساخته است. البته اینها در غزلهای این شاعران بیشتر است و به نظرم آنها در غزل موفقترند. کتابها از نظر کتابآرایی خوب است، ولی در حد ایدئال نیست. طرح جلد و صفحهآرایی میتوانست بهتر از این باشد. ویرایش متن کتابها از نظر فنی ضروری بود که متأسفانه خیلی از کتابهایی که در این ایام چاپ میشود، این مشکل را دارد. به نظرم لازم است که صرف نظر از برنامه و تصمیم ناشر، مؤلف یک کتاب هم در این مورد نظارت کند یا کتاب را قبل از چاپ به افراد خبره نشان بدهد، تا از نظر کتابآرایی هم حق شعرها ادا شود.