1

بروزرسانی اجباری برای نهاد خانواده!

نوستالیژی های کودکی ماهمه اش در درون خانواده خلاصه می‌شود. از رفت و امدها و شب نشینی های فامیلی گرفته تا میانجی گری های پدربزرگ در دعواهایی که گاهی رخ می‌داد و عیدهایی که خانه مان پر از سر و صدا بود اما چند وقتی است که این گذشته فقط در همان گذشته باقی مانده است.

کودک که بودیم آرزوی بزرگ شدن و رسیدن به جایگاهی را داشتیم که پدران و مادرانمان حضور داشتند اما بزرگ که شدیم آنقدر پیچ و خم‌ها زیاد شد و ان قدر همه چیز تغییر کرده بود که گویی خاطره‌های دوران کودکی از مفهوم خانواده فقط یک خواب بوده است.

در آن روزها خانواده مهم‌ترین داشته ما بود و همه چیز حتی نوع ارتباط با دوستان هم در سایه خانواده دنبال می‌شد اما امروز گویا همه چیز دست به دست هم داده است که نتوانیم خانواده را آن جور که باید داشته باشیم. شاید از صبح تا شب درگیر کار بودن، شاید فشارهایی که اجازه آرامش به آدم نمی‌دهد، شاید نگاه‌هایی که تغییر کرده است، دلیلش هرچه باشد اما واقعیت این است که خانواده دیگر آن مفهوم با ارزش کودکی مان را ندارد.

اتفاقیه تلاش کرده است تا در گفتگو با چند خانواده و کارشناسان جامعه شاسی، این تغییرات در نهاد با ارزش خانواده را مورد بررسی قرار دهد.

 

از نیازهای ناشناخته تا شکاف در درون خانواده!

حسین، پدر 38 ساله یک خانواده با اشاره به سختی‌هایی که تأمین نیازهای زندگی در این روزها دارد، گفت: در گذشته زندگی‌ها ان قدر ساده بود که همه چیز را می‌شد در درون خانواده برطرف کرد. نیازهای ساده، مشکلات ساده به دنبال داشت اما امروز همه چیز پیچیده شده است و دیگر من به عنوان یک پدر وقتی برای بودن در درون خانواده ندارم تا بتوانم به موضوعات درونی بپردازم.

فهیمه، مادر 30 ساله نظر متفاوتی داشت و با اشاره به نقش تکنولوژی در این رابطه تأکید کرد: ما در خانواده مان هنوز همانند قدیم روابط را حفظ کردیم ام و دلیلش این است که اجازه نداده‌ایم تکنولوژی‌هایی مانند گوشی‌های تلفن هوشمند و نرم افزارهای آن خیلی زیاد به زندگی مان وارد شود و جای حضور در کنار خانواده را بگیرد. خیلی‌ها امروز دیگر نگاه قبل را به خانواده ندارند و یکی از دلایل آن همین ابزارهای نوین است که به جای روابط چهره به چهره مورد استفاده قرار می‌گیرند.

طاهره، مادر 50 ساله از عدم شناخت نیازهای فرزندان جوانش نگران بود و گفت: نسل ما از جوان‌های امروز فاصله زیادی گرفته است. دختران و پسران ما امروز نیازها و خواسته‌هایی دارند که ما شناخت زیادی از ان ها نداریم و همین باعث شده است تا بجای گذراندن وقتشان با ما، بیشتر اوقاتشان را در کنار دوستانشان سپری کنند و میان ما فاصله بیفتد.

خسرو، پدر 52 ساله یک خانواده شش نفره بیان کرد: من تلاش‌های زیادی کردم تا ارتباطات فامیلی که از قدیم در خانواده ما وجود داشت را حفظ کنم و فرزندانم با همان فرهنگ بزرگ شوند، اما امروز آن قدر همه چیز عوض شده است که پسران جوان من علاقه ای به ماندن در خانه ندارند و از لحظه بیداری تا نیمه‌های شب که می‌خوابند، به دنبال فرصت و بهانه ای برای بیرون رفتن و گذران اوقاتشان با دوستانی دارند که برعکس گذشته ما به عنوان والدین اصلاً از آن‌ها شناختی نداریم.

سهراب فرزند 25 ساله یک خانواده پنج نفری از نیاز جوانان به درک شدن توسط والدینشان گفت و تأکید کرد: من به عنوان جوان در دنیای امروز کاملاً طبیعی است که نیازهایم با خواسته‌های والدینم تفاوت داشته باشد و پدران و مادران ما باید این تفاوت‌ها را بپذیرند. آن‌ها همواره تلاش می‌کنند تا به ما بقبولانند که نظرات آن‌ها درست است و ما باید پیروی کنیم و همین اجبارها باعث می‌شود که به جای طرح نیازهایمان با خانواده، آرامش را در بیرون از خانه دنبال کنیم که شاید درست هم نباشد.

انتقال عملکرد خانواده به نهادهای اجتماعی جدید
محمد حیدرپور، جامعه شناس فرهنگی در گفتگو با اتفاقیه با اشاره به اینکه خانواده در دوره‌های مختلف تغییرات بسیاری را در ساختار و عملکرد خود داشته است، گفت: ما باید با نگاه پویا و منعطف به این نهاد نگاه کنیم و نگاه صلبی به نوعی تحجر است. خانواده از نگاه ساختاری در گذشته گسترده بوده است و این گستردگی بر اساس ضروریات اجتماعی و ساختار اقتصادی و اجتماعی آن ایام ضرورت داشته که با تغییرات ایجاد شده در حوزه اجتماعی و اقتصادی، عملکرد خانواده هم به مرور زمان دچار تغییر گردیده و نهادها و گروه‌های دیگری ایجاد می‌شوند که بخش‌هایی از عملکرد خانواده را از آن می‌گیرند.

وی این تغییرات را حتی در نحوه تشکیل خانواده هم محسوس دانست و افزود: زمان تشکیل خانواده هم اگر با نگاه گذشته دنبال شود، دچار مشکل می‌شویم و نمی‌توانیم پاسخگوی نیازهای روز باشیم. این که فرد با رسیدن به بلوغ چه دختر و چه پسر باید ازدواج کند و خانواده تشکیل دهند دیگر قابل اجرا نیست و باید در این مسائل یک تجدید نظر داشت. این ازدواج‌های باعجله و بدون توجه به نیازهای امروز، طلاق‌ها را هم گسترش می‌دهد که خود به نوعی نابودی خانواده است.

حیدرپور به شکل‌های نامتعارف خانواده در جوامع غربی اشاره کرد و ادامه داد: وقتی صحبت از خانواده می‌کنیم در ذهن ما تشکیل یک نهاد با قرار گرفتن یک زن و مرد در کنار هم و از طریق ازدواج رسمی تداعی می‌شود اما این موضوع و حتی این تفکر دینی، امروزه در جوامع غربی تغییر کرده است و شکل‌های مختلف از خانواده را شاهد هستیم. این موضوع یک مزایا و معایبی دارد اما ما نمی‌توانیم همه را طرد کنیم.

لزوم برخورد معقول با پدیده‌های جدید

جامعه شناس فعال در حوزه فرهنگی با تأکید بر این که مسائل باید توسط نخبگان بررسی و ریشه یابی شود، تصریح کرد: بعضی مسائل پیامدهای ناخواسته است، اما برای برخی مسائل می‌شود راهکار ایجاد کرد. وقتی جوامع توسعه یافته از طریق گسترش این نوع فرهنگ زندگی دچار مشکلات متعددی شده‌اند، می‌توانیم با ریشه یابی به شکلی معقول تر با خانواده برخورد کنیم تا آن پیامدهای سخت را نداشته باشیم.

وی تأکید کرد: برخورد معقول با مسئله تغییرات خانواده مستلزم این است که از متخصصان جامعه شناسی که در حوزه خانواده فعالیت می‌کنند و از دیگر متخصصین بخواهیم تا وارد عمل شوند و علمی و ریشته ای موضوع را مورد بررسی قرار دهند. با برچسب زدن به افراد مسائل و پدیده‌های اجتماعی حل نمی‌شود. واقعیت‌های اجتماعی پیچیده است و نیاز به بررسی‌های علمی دارد و باید نخبگان به میدان عمل وارد شوند.

مشکلات حوزه خانواده سطحی و ساده نیست

رضا جلودارزاده، جامعه شناس دیگری است که در گفتگو با اتفاقیه با اشاره به سیر تحولی که خانواده با آن روبرو بوده است، گفت: عملکرد و ساختار خانواده‌ها از صدها سال پیش تا نسل پدران ما با تغییراتی اندک ثابت بوده است و این ساختار تاریخی و ثابت در حال حاضر و در نسل کنونی دچار تغییراتی آشکار شده و این نسل دیگر در قالب سنتی قدیم قرار نمی‌گیرند و همین امر باعث بروز مشکلات بسیاری شده است که افزایش طلاق را می‌توان یکی از این موارد دانست.

وی اضافه کرد: متأسفانه در مورد تغییراتی که در خانواده‌ها در کشور ما ایجاد شده خیلی‌ها حتی بعضی از جامعه خواص ما ریشته آن را به یک تعدادی از مسائل سطحی و اشکالات پیرامونی و خیلی ساده مربوط می‌کنند در صورتی که هرگز این چنین نیست. به عنوان مثال رشد طلاق یا بالا رفتن سن ازدواج و از هم پاشیدگی خانواده‌ها را معمولاً به مسائل و مشکلات اقتصادی، کمبود مسکن و … ارتباط می‌دهند و دیگر دلایل آن را نادیده می‌گیرند.

جلودارزاده تغییرات نهاد خانواده را امری جهانی دانست و تصریح کرد: تغییراتی که در ساختار خانواده‌ها ایجاد شده است، در بسیاری از موارد جهانی است و در همه دنیا این موضوعات با شدت متفاوت رخ می‌دهد و تا حدودی خانواده از آن شکل سنتی سابق پوست اندازی کرده است. بد و خوب این مسئله را اگر کنار بگذاریم، به تغییرات ذائقه در افراد پی می‌بریم.

ازدواج سفید ناشی از تغییر ذائقه نسل جدید است

جامعه شناس فعال در حوزه خانواده با اشاره به ظهور و گسترش روابطی مانند ازدواج سفید در کشور، افزود: ما الان شاید یک نوع رابطه هستیم که در دنیای غرب از آن به عنوان هم‌بالینی یاد می‌کنند. در دنیای غرب تا چند دهه قبل از این رفتار بسیار به بدی یاد می‌کردند و ان را ضد عرف می‌دانستند در حالی که امروزه در انگلیس و بسیاری دیگر از کشورهای غربی این موضوع کاملاً امری معمولی است و در ایران هم با توجه به این که ریشه‌های دینی داریم، اما متاسفانه این اتفاق رخ می‌دهد و آماران هم تا حدی قابل توجه است.

وی خاطرنشان کرد: هرچند ما مشکلاتی مانند بحران‌های اشتغال و اقتصادی را داریم که ازدواج و خانواده‌ها را به خطر انداخته‌اند اما این‌ها همه دلایل نیست. بشر امروز دچار تغییر ذائقه شده است و این امر باعث تغییر شکل ازدواج، رابطه و در نهایت خانواده می‌شود. فرهنگ ما دچار دگرگونی شده است و در این موضوع هیچ کس مقصر نیست و این تغییر از پیامدهای ورود مدرنیته به زندگی است.

باید به دنبال ازائه مدل جدید زندگی برای جوانان بود

جلودارزاده با تأکید بر این که نمی‌توان با یک مدل به مشکلات موجود در حوزه خانواده رسیدگی کرد، ادامه داد: شیوه‌ها خواسته یا ناخواسته تغییر کرده است و نخبگان و متخصصان حوزه‌های مختلف، از روانشناسان و جامعه شناسان گرفته تا علمای فقه باید بنشینند و راهکارهای جدیدی برای شرایط کنونی تعریف کنند. این که نسل جوان را دعوت کنیم که مثل گذشتگان زندگی کنند طبیعی است که جواب ندهد و باید با این نسل به روش‌های جدید رفتار کرد.

وی خاطرنشان کرد: بازگرداندن خانواده و روابط داخلی آن به شکل گذشته به نظر من ممکن نیست و ما نمی‌توانیم از جوان‌های نسل امروز درخواست کنیم که همانند پدرانشان رفتار کنند چون ذائقه‌ها، نگاه‌ها و توقعات تغییر کرده است و ما باید یک تعریف جدید را برایان‌ها ارائه دهیم.

 

گزارشی از مصطفی قویدل