شعر عاشقانه گی می خواهد ،ادبیات شیدایی

 

به دفعات در این صفحه از ضرورت تجربه کردن شعر سنتی و کلاسیک برای رسیدن به فضا های تازه و قوالب جدید گفتیم و نوشتیم و یک تاریخ به  بلندای یک قرن در ادبیات و شعر معاصر را هم شاهد و گواه گرفتیم که هیچ شاعر موفقی بدون این که شعر سنتی ایران را بخواند و تجربه های موفقی در این حوزه داشته باشد ،در نحله های جدید شعری حرفی برای گفتن نداشته و اغلب سر از ناکجا آباد در آورده است.اما به نظر می رسد این بیماری تبدیل به یک اپیدمی در بین جوان ترهای علاقمند به شعر شده که فکر می کنند پا را از پله اول می توانند به یک باره روی پله چندم بگذارند.حال چقدر اشتباهات این گونه و آدرس های غلطی که در فضای ادبی کشور وجود دارد باعث سرخوردگی و از بین رفتن بسیاری از استعدادهای شعری شده است خود جای بحث و کنکاش دارد.(باران حجتی)متولد 1354در خراسان است از 9 سالگی به سبب زندگی در خانواده ای اهل ادب و تحصیل با موسیقی ،شعر و ادبیات آشنا شده و نوشتن را از همان کودکی آزموده است.از سال 68وارد انجمن های ادبی نیشابور شده و به طور جدی به نوشتن شعر پرداخته است. او تحصیل کرده  رشته  نمایش با گرایش ادبیات نمایشی (در مقطع لیسانس )از دانشکده  هنر و معماری تهران است و اکنون دانشجوی مقطع دکترای زبان و ادبیات فارسی است .در سال 80 نوشتن  شعر را به صورت جدی تر در کارگاه شعر کارنامه نزد منوچهر آتشی ادامه داده  و حاصل این سال ها کتابی است که انتشارات بوتیمار به چاپ و نشر رسانده به نام  “دوچرخه “. حجتی به علاقمندان موسیقی در نیشابور پیانو آموزش می دهد و دو کتاب دیگر را هم در حوزه ادبیات در نوبت چاپ دارد.گفتگوی کوتاه  ما با این هنرمند خراسانی را در ادامه خواهید خواند.

به عنوان اولین سوال می خواستم بدانم که شعر در ذهن شما که با ادبیات کلاسیک هم نا آشنا نیستید و هم اکنون تحصیلات تکمیلی در رشته ادبیات را می گذرانید چگونه شکل می گیرد؟بیشتر ایده است یا حس؟

من با شعر نفس می کشم با شعر راه می روم با شعر زندگی می کنم. باور کنید تابه حال به این که چگونه در ذهنم شکل می‌گیرد فکر نکرده ام اما به طور حتم حس و ایده هردو دخیلند و البته گذر شبانه روزی واژه ها از ذهن هم مهم است. گاهی یک روز تمام به بار معنایی یک واژه  و احتمال جایگزینی ‌اش فکر می کنم و جاگزین‌هایش را پیدا می کنم. گاهی حس‌ها آنقدر سوارند بر واژه ها که خودم را دست حس‌ها می سپارم و گاهی عکس. واژه ها هستند که مرا می برند و دنیای مخفی شده در ناخودآگاهم را شکل می دهند.فرقی هم نمی کند مهم نتیجه است

چقدر حضور و ظهورقالب های تازه و مدرن را برای شعر فارسی ضروری می دانید؟

شعر دارد راه خودش را می رود خوش آمد نیامد ما یا ضروری دانستن ندانستن در روند شعر تاثیری ندارد. ما نیستیم که شرایط را می سازیم شرایط خودشان ساخته می شوند و هنر تحت تاثیر شرایط شکل می گیرد .این که قالب های جدید شعر کج می روند یا راست را هم ما نمی توانیم رای بدهیم آینده ادبیات ایران است که به قول نیما غربال می کند .امروز ما شاعران بسیار خوبی داریم و شعرهای روشنفکر پسند در کنار شعرهای عام پسند .به انتخاب مخاطب بستگی دارد که در چه درجه ای از رشد فکری باشد و از کدام یک متلذذ شود .

اساسا با واژه مدرن برای قالب های نو ظهور معاصر موافق هستید؟

هنر مدرن دوره  هنری خودش را دارد مثل ادوار و مکاتب هنری دیگر جهان .هم زمان با ورود مدرنیته هنر مدرن شکل می گیرد مدرنیزم حاصل ورود و حضور  مدرنیته است .اگر به معنای پیشرو به کار برود ، درست نیست .همان طور که مستحضرید پس از مدرن مکاتب و نحله های فکری دیگری هم در جهان شکل گرفت که هریک نسبت به دیگری آوانگارد به شمار می رود. درشعر امروز ایران نیز همین اتفاق افتاده است.

چقدر تجربه های موفق در شعر کلاسیک را برای رسیدن به مختصات شعر آزاد را بایسته و حتمی می دانید؟

به نظر من آشنایی با ادبیات کلاسیک برای هر شاعری ضروری است .سرودن یا نسرودن در قالب های کلاسیک به خود شاعر و علاقمندی اش برمی گردد. یدالله رویایی می گوید:شاعری که می خواهد درشعر وزن را کنار بگذارد باید وزن را بشناسد که بداند چه چیز را کنار می گذارد.

من  با این نظر بسیار  موافقم .

شما یک خراسانی هستید .بدون هیچ تعصب اقلیمی به ما بگویید آیا شعر خراسان را در شعر نو و شاخه های آن به اندازه شعر کلاسیک این سرزمین موفق و صاحب سبک می دانید؟

خراسان حرف ندارد و شاعران آزاد خوبی هم دارد اما موجی از ساده نویسی هم هست که تحت تاثیر شاعران جوان پیشتر این مرز و بوم است و من خیلی با ساده انگاری و ساده پردازی زبان  موافق نیستم زبان ول انگار و تجربه های عمومی دم دستی را در شعر دوست ندارم.در خراسان نیشابور شاعر پرور است شکی نیست. نیشابور از گذشته تا امروز شاعران بسیار خوبی داشته و دارد .در شعر کلاسیک فوق العاده است و در شعر آزاد این سال ها حسابی تکان خورده است شاعران آزاد سرای خوبی دارد.

باران حجتی شاعر نیشابوری می گوید:من در طول این مصاحبه متوجه نگرانی های به حق شما شدم ولی اگر من بخواهم یک سطر در باره این نگرانی ها بگویم این است که :”شعر عاشقانه گی می خواهد ادبیات شیدایی ، راهش را خودش پیدا می کند نگرانش نباشید.”

محمدرضا سرسالاری

image_print
1 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *